تله «حاصل جمع صفر» در اقتصاد ایران/ به جای تشدید رقابت، فرصت های جدید خلق کنیم

به گزارش اقتصادنیوز، «چگونه در تله حاصلجمع صفر گرفتار شدیم؟» سوالی است که هفته نامه تجارت فردا در شماره این هفته خود به آن پاسخ داده است.
در همین رابطه "محمد طاهری"، سردبیر هفته نامه تجارت فردا در سرمقاله این هفته نوشت؛
وضعیت این روزهای جامعه ایران را میتوان با یک بازی ساده شرح داد: «بازی حاصلجمع صفر»؛ موقعیتی که در آن، برد یک طرف به معنای باخت طرف دیگر است. صفهای طولانی برای دسترسی به منابع محدود، رقابت نفسگیر برای برنده شدن در لاتاری خودرو، مخالفت با مذاکرات هستهای یا تلاش برای دریافت وامهایی که تنها نصیب عدهای معدود میشود، همگی نمونههایی از این بازیاند.
در همه این موقعیتها، منابع کمیاب باید به تقاضاهای نامحدود اختصاص داده شود و در نتیجه، منفعت یک گروه اغلب به زیان گروه دیگر تمام میشود.
اگر این روزها به اتفاقات خرد و کلانی که اطرافتان رخ میدهد، توجه کنید یک الگو را بیشتر مشاهده میکنید؛ اغلب تنشها میان گروهها و افرادی شکل میگیرد که بر سر منابع محدود با یکدیگر رقابت میکنند و معمولا در این تنشها منفعت یک گروه به معنای ضرر دیگری است.
مثلا اگر مذاکرات هستهای به نتیجه برسد و گروه بزرگی از مردم منفعت ببرند، پس عدهای حتماً بازنده میدان خواهد بود. اگر مهاجران افغانی در ایران کار کنند، به این معنی است که فرصتهای شغلی را از کارگران ایرانی گرفتهاند.
ما به طور فزایندهای شاهد تعارض میان گروههایی هستیم که کشور را به شکل یک کیک بزرگ میبینند و هرگونه تصمیمگیری درباره برشهای این کیک را در راستای سود و زیان خود تفسیر میکنند.
این ذهنیت با عنوان تفکر مجموع صفر شناخته میشود و ما برای درک بهتر فضای سیاسی و اقتصادی امروز ایران به آن نیاز داریم.
اقتصاددانان میگویند بازی جمع صفر، موقعیتی است که در آن برد یک طرف به معنای باخت طرف دیگر است و در هر موقعیتی که منبع محدودی وجود دارد که میزان تقاضا از میزان عرضه آن بیشتر است و در نتیجه به همه متقاضیان سهمی نمیرسد، میتواند بازی جمع صفر شکل گیرد.
در این بازی، دو طرف نمیتوانند برنده باشند، چون ساز و کار به گونهای بد طراحی شده که خروجی نمیتواند به صورت برنده-برنده نمود پیدا کند و همیشه برد یک طرف مساوی با باخت طرف دیگر است.
بازیهای جمع صفر ذاتاً منفی نیستند اما در سالهای گذشته خروجی نظام تصمیمگیری به گونهای بوده که جامعه در نزاع و تضاد منافع فزاینده قرار گرفته و مدام بر بازیهای جمع صفر افزوده شده است. مداخلههای ناکارآمد دولت در اقتصاد، مانند قیمتگذاری دستوری، سرکوب بازارها، انحصار و توزیع سازمانیافته رانت، هم تعداد این بازیها را افزایش داده و هم اثرات مثبت آنها را کاهش داده است.
این حجم از بازی حاصلجمع صفر، منابع و انرژی جامعه را هدر میدهد و انگیزهها را از بین میبرد. به طور مثال مازاد تقاضا به دلیل سرکوب عرضه و سیاستهای نادرست، صفهایی نظیر کنکور، وام، ارز ترجیحی و انرژی ایجاد کرده که مصداق بازی جمع صفر است. این شرایط، حس رقابت ناسالم را تقویت کرده و حتی منابع طبیعی مثل آب و هوا را به محل نزاع تبدیل کرده است.
اقتصاددانان معتقدند برای رهایی از این چرخه، نیاز به سیاستهایی است که به جای تشدید رقابت بر سر منابع محدود، فرصتهای جدیدی خلق کنند و اقتصاد را به سمت بازیهایی با نتیجه برد- برد سوق دهند.
این سیاستها شامل آموزش عمومی باکیفیت، دسترسی همگانی به خدمات درمانی، حمایت از خانوادههای محروم، سرمایهگذاری در نوآوری، حفاظت از محیطزیست و کاهش اثرات تغییرات اقلیمی است. چنین اقداماتی میتوانند کیک اقتصاد را بزرگتر کنند و حس کمبود را کاهش دهند. با این رویکرد، پیشرفت یک گروه لزوماً به زیان گروه دیگر نخواهد بود و جامعه میتواند به سمت همکاری و رفاه جمعی حرکت کند.
تغییر قواعد بازی و تلاش برای کاهش ذهنیت مجموع صفر، کلید خروج از وضعیت فعلی و دستیابی به توسعه است.
ارسال نظر