اما و اگرها بر سر سیاست تک نرخی کردن ارز

به گزارش اقتصادنیوز روزنامه اطلاعات نوشت:اگرچه سیاست تکنرخی کردن ارز در سال گذشته با تمام موانع و کاستیها شکست خورد، شرایط امروز اقتصاد ایران نهتنها بهتر نشده، بلکه در بسیاری از ابعاد وخیمتر شده است. مهمترین متغیر تعیینکننده در این عرصه، ریسک سیاسی است؛ عاملی که در مقایسه با سالهای گذشته در بالاترین سطح چند دهه اخیر قرار دارد. جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، سایه تهدید آغاز مجدد درگیریهای نظامی و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت، فضایی از بیثباتی بیسابقه را بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. در چنین بستری، طبیعی است که انتظارات فعالان اقتصادی به شدت شکننده شود و بازار ارز بیش از پیش تابع تحولات سیاسی لحظهای گردد.
از سوی دیگر، وضعیت اقتصاد داخلی نیز تضعیف شده است. رکود اقتصادی عمیقتر از گذشته شده و رشد منفی در برخی بخشهای تولیدی، فشار مضاعفی بر بازار ارز وارد میکند. کسری بودجه مزمن دولت که به گواه صحبت های خود مدنی زاده امسال به ۸۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید نهتنها بر منابع ارزی فشار میآورد، بلکه باعث رشد نقدینگی و تورم بیشتر میشود. در کنار آن ناترازیهای ساختاری در بخشهای مختلف از نظام بانکی گرفته تا انرژی و محیطزیست به موانعی دائمی برای ثبات اقتصادی تبدیل شدهاند. برای مثال بحران در شبکه بانکی با حجم بالای مطالبات معوق و داراییهای منجمد، توان تأمین مالی بخش خصوصی و مدیریت شوکهای اقتصادی را به شدت کاهش داده است. در بخش انرژی، کمبود برق و گاز به معضل جدی صنایع تبدیل شده و بر هزینههای تولید افزوده است. بحران آب و مشکلات زیستمحیطی نیز بر بهرهوری اقتصادی سایه انداخته و در میانمدت بر جریان سرمایهگذاری تأثیر منفی میگذارد.
در چنین شرایطی هرگونه تلاش برای تکنرخی کردن ارز بیش از پیش دشوار خواهد بود. زیرا حتی اگر دولت نرخ رسمی را افزایش دهد و برای مدتی شکاف را کاهش دهد، ترکیب نااطمینانی سیاسی و ناترازیهای ساختاری داخلی به سرعت آن دستاورد را خنثی میکند. در واقع بازار آزاد همچنان با شتاب بیشتری حرکت خواهد کرد و فاصله بار دیگر بازخواهد گشت.
مهمتر از همه بحران اعتماد عمومی است. فعالان اقتصادی و مردم تجربه کردهاند که تصمیمهای دولتها در حوزه ارز پایدار نیست و همواره پس از چند ماه به نقطه اول بازمیگردد. این بیاعتمادی سبب میشود حتی اگر سیاستگذار نیت اصلاح داشته باشد، بازار آن را جدی نگیرد و مسیر سفتهبازی و خریدهای پیشدستانه تکرار شود.
به بیان دیگر در شرایطی که اقتصاد ایران همزمان با سه ابرچالش ریسک سیاسی بیسابقه، رکود داخلی و ناترازیهای ساختاری دست و پنجه نرم میکند، اجرای سیاست تکنرخی کردن ارز نه تنها دشوار بلکه تقریباً ناممکن است. این سیاست در بهترین حالت میتواند کاهش مقطعی شکاف را به همراه داشته باشد، اما در غیاب اصلاحات بنیادین و ثبات سیاسی دوباره همان چرخه شکست گذشته تکرار خواهد شد.
ارسال نظر