فرصت سازی از بحران-2

رویارویی در سایه جنگ هسته‌ای/ وقتی پهپادها روایت را تغییر می‌دهند؛ مانور هند و پاکستان بر صلحی شکننده

کدخبر: ۷۲۱۴۶۸
اقتصادنیوز: قطعنامه‌ اخیر میان هند و پاکستان نشان داد که دو طرف با احتیاط از برخوردهای شدید اجتناب کردند و به میانجیگری آمریکا اجازه دادند تا تنش‌ها کاهش یابد. با وجود این، مالکیت سلاح‌های هسته‌ای فضای تنش‌های کوچک‌تر و خطرناک‌تری را ایجاد کرده که می‌تواند به اشتباهات فاجعه‌آمیز منجر شود. استفاده گسترده از پهپادها و جنگ اطلاعاتی نیز پیچیدگی و خطر بروز درگیری‌های آینده را افزایش داده است.
رویارویی در سایه جنگ هسته‌ای/ وقتی پهپادها روایت را تغییر می‌دهند؛ مانور هند و پاکستان بر صلحی شکننده

به گزارش اقتصادنیوز، تقریباً دو هفته پس از آن‌که هند و پاکستان به آتش‌بس ناپایداری دست یافتند، هیچ‌یک از دو کشور درباره‌ آنچه پیش از این توافق رخ داد، اتفاق‌نظر ندارند. هند، پاکستان را مقصر حمله‌ی تروریستی ۲۲ آوریل در کشمیر تحت کنترل خود می‌داند؛ حمله‌ای که ۲۶ کشته برجای گذاشت. پاکستان این اتهام را رد کرده است.

در تاریخ ۷ مه، هند در پاسخ، حملات موشکی تلافی‌جویانه‌ای علیه اهدافی در خاک پاکستان انجام داد که با گروه‌های رادیکالی شناخته‌شده‌ای همچون لشکر طیبه و جیش محمد مرتبط بودند. هر دو کشور درباره‌ وسعت و تأثیر این حملات ادعاهای متناقضی دارند.

این حملات، به مبادله‌ آتش گسترده‌تری منجر شد که طبق گزارش رسانه‌های پاکستانی و بین‌المللی، به سرنگونی جنگنده‌های هندی و طبق روایت رسانه‌های هندی، به سقوط جنگنده‌های پاکستانی انجامید. پهپادها و موشک‌ها از دو سو از مرز عبور کردند و دولت‌ها و رسانه‌های ملی دو کشور، روایت‌های متفاوتی درباره‌ اهداف مورد اصابت، زیرساخت‌های تخریب‌شده و تلفات انسانی ارائه دادند.

در نهایت، جنگ پس از آن پایان یافت که مقامات ارشد ایالات متحده هر دو طرف را به عقب‌نشینی از لبه‌ پرتگاه ترغیب کردند؛ اگرچه حتی در این‌جا نیز فضای مبهم جنگی حاکم بود؛ در حالی که اسلام‌آباد از رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، بابت کمک به پایان درگیری‌ها تشکر کرد، دهلی‌نو هرگونه میانجی‌گری را انکار کرد.

این عبارات بخشی از یادداشت فارن افرز است که اقتصادنیوز آن را در دوبخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «رویارویی هند و پاکستان؛ تنشی که جهان را لرزاند/ چگونه دهلی نو مشروعیت از دست رفته اسلام اباد را احیا کرد؟؟» منتشر شد و قسمت دوم و نهایی در ادامه آمده است.

قمار اسلام اباد در سایه رویارویی هسته ای

بسیاری در هند، از جمله وزیر امور خارجه این کشور، سوبراهمانیام جایشانکار، لحن تقابلی ژنرال منیر را نشانه‌ای از «تعصب مذهبی» شخصی او دانستند. اما اظهارات و اقدامات بعدی منیر همچنین بازتابی از الزامات نهادی ارتش پاکستان است؛ نهادی که افسرانش در فضایی اجتماعی‌شده‌اند که هند را همسایه‌ای ذاتی و غیرقابل مصالحه می‌بیند.

ادامه جنگ غیرمتعارف پاکستان علیه هند نشان می‌دهد که منافع و آموزه‌های سازمانی برای ارتش بیش از ویژگی‌های فردی فرماندهان عالی‌رتبه اهمیت دارد. (قمر باجوا، فرمانده پیشین ارتش، که فردی نسبتاً میانه‌رو تلقی می‌شد، نیز بر تحریک عمده‌ای نظارت داشت؛ حمله جیش محمد در فوریه ۲۰۱۹ به پولواما که به کشته شدن ۴۰ نیروی شبه‌نظامی هندی انجامید و واکنش هوایی هند علیه خاک پاکستان را در پی داشت.)

تحولات اخیر این باورهای بنیادین را تغییر نداده است. در واقع، فرماندهان نظامی پاکستان هیچ نشانی از تغییر مسیر نشان نمی‌دهند. ژنرال‌های پاکستانی چنین می‌اندیشند، حتی با وجود آنکه در هر درگیری میان دو کشور، همواره سایه جنگ هسته‌ای سنگینی می‌کند. از زمان انجام آزمایش هسته‌ای در سال ۱۹۹۸، هند به سیاست «عدم استفاده نخست» پایبند بوده، اما مقام‌های ارشد دهلی نو در سال‌های اخیر اعلام کرده‌اند که این سیاست قطعی و همیشگی نیست و ممکن است در آینده بازنگری شود.

در مقابل، پاکستان به‌عنوان قدرت ضعیف‌تر منطقه در عرصه نظامی متعارف، هیچ‌گاه چنین سیاستی را اتخاذ نکرده و همواره حق حمله هسته‌ای نخست را در صورت مواجهه با شکست قریب‌الوقوع یا از دست رفتن گسترده سرزمین‌های خود محفوظ دانسته است. پس از اعلام دکترین «شروع سرد» از سوی هند در سال ۲۰۰۴، که بر اجرای حمله سریع متعارف برای تصرف سرزمین‌هایی از پاکستان به‌عنوان مجازات حملات تروریستی فرامرزی تأکید دارد، اسلام‌آباد آستانه استفاده از سلاح هسته‌ای را باز هم پایین‌تر آورد و تهدید به استفاده از تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی علیه نیروهای هندی در خاک خود کرد.

از این‌رو، تمایل پاکستان به نمایش‌های هسته‌ای چندان غیرمنتظره نیست. اسلام‌آباد در بحران‌های قبلی با هند بارها از تهدید جنگ هسته‌ای برای تحریک مداخله به‌موقع ایالات متحده بهره برده است. به‌عنوان نمونه، مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت آمریکا، گفته بود که در بحران سال ۲۰۱۹، هند به واشنگتن اطلاع داده بود که پاکستان در حال آماده‌سازی سلاح‌های هسته‌ای است؛ تهدیدی که موجب شد دیپلماسی فشرده‌ای از سوی آمریکا آغاز شود و در نهایت بازگشت خلبان اسیر هندی از سوی پاکستان، راه برون‌رفت برای هر دو کشور فراهم آورد.

در درگیری اخیر نیز پاکستان به سیگنال‌دهی هسته‌ای متوسل شد. پیش از حمله تلافی‌جویانه هند، وزیر دفاع پاکستان، خواجه آصف، در اواخر آوریل هشدار داد که در صورت مواجهه با «تهدید مستقیم برای موجودیت» کشور، اسلام‌آباد گزینه استفاده از سلاح هسته‌ای را بررسی خواهد کرد. پس از آنکه هند پایگاه‌های هوایی کلیدی پاکستان، از جمله پایگاه نورخان نزدیک به ستاد کل ارتش و مرکز فرماندهی هسته‌ای کشور را هدف قرار داد، پاکستان تنها به واکنش متعارف بسنده نکرد.

نخست‌وزیر پاکستان، شهباز شریف، بلافاصله جلسه اضطراری «سازمان فرماندهی ملی» را، که مسئول نظارت بر زرادخانه هسته‌ای و تصمیم‌گیری درباره استفاده از آن است، تشکیل داد تا پیامی حساب‌شده به هند و جهان مخابره کند. مودی هشدار داده است که «اخاذی هسته‌ای» پاکستان مانع از حملات هند به پناهگاه‌های تروریستی در خاک آن کشور نخواهد شد، اما این هشدارهای هسته‌ای واشنگتن را به‌قدر کافی نگران کرد تا وارد عمل شود. در واقع، ترامپ ادعا کرده که دولت او نه‌تنها آتش‌بس را میانجی‌گری کرده بلکه از وقوع «درگیری هسته‌ای» نیز جلوگیری به عمل آورده است.

2025-05-13-india-pakistan-kashmir-soldiers-ceasefire-2214271132

آتش بسی شکننده

نگاه خوش‌بینانه به این تقابل این است که هر دو طرف با واکنشی مناسب و سنجیده پاسخ دادند و از زیاده‌روی خودداری کردند. به عبارت دیگر، دو رقیب نمی‌خواستند هزینه‌های فاجعه‌بار یک جنگ هسته‌ای را به جان بخرند و با دعوت از میانجی‌گری آمریکا توانستند به موقع مسیر خروجی پیدا کنند. (البته هند انکار می‌کند که ایالات متحده نقش اصلی در آتش‌بس داشته باشد؛ موضعی که نشان‌دهنده اصرار دهلی بر این است که مناقشه کشمیر فقط یک مسئله دوجانبه است و نیازی به «بین‌المللی شدن» ندارد.)

اگرچه بحران به سطح جنگ هسته‌ای نرسید، اما تشدید سریع آن اثرات پارادوکسیکال مالکیت تسلیحات هسته‌ای توسط این دو کشور را نشان داد. بازدارندگی هسته‌ای می‌تواند احتمال جنگ تمام‌عیار متعارف را کاهش دهد، اما در عین حال باعث بی‌ثباتی می‌شود و فضای بیشتری برای سطوح پایین‌تر درگیری، مانند زد و خوردها و تروریسم، باز می‌کند. به عبارت دیگر، داشتن سلاح هسته‌ای ممکن است باعث تحریک تقابل‌های پرریسکی شود که درست زیر آستانه مبهم هسته‌ای رخ می‌دهند. یک نگاه بدبینانه می‌تواند به نتایج خطرناکی که این وضعیت ممکن است به بار آورد اشاره کند. با گسترش تنوع اهداف نظامی و استفاده از زرادخانه‌ای روزافزون از تسلیحات نوین، احتمال بروز فاجعه افزایش می‌یابد. هرچقدر هم رهبران هند و پاکستان منطقی باشند، خطر محاسبه اشتباه یا سوءتفاهم بدون کانال‌های قابل اعتماد ارتباطی در بحران، هر رویارویی آینده را خطرناک‌تر می‌کند.

آتش‌بس به هیچ وجه به معنای صلح پایدار نیست. هر دو طرف دلایلی برای ادعای پیروزی دارند که حداقل برای مدتی تنش‌ها را مهار می‌کند. ارتش پاکستان می‌تواند به توازنی که در برابر قدرت متعارف هند ایجاد کرده، احیای توجه جهانی به مناقشه کشمیر، و پیوند مجدد هند با پاکستان در زمانی که هند می‌کوشد از بار این رقابت محلی خلاص شود، افتخار کند.

از سوی دیگر، مودی تصویر خود را به عنوان یک «چوکیدار» (نگهبان) هوشیار در میان هواداران هندو ناسیونالیستش تقویت کرده و به هدف‌گیری دقیق مراکز تروریستی در عمق خاک پاکستان اشاره می‌کند.اما دو بعد تازه—اطلاعات نادرست و پهپادها—سطوح غیرقابل پیش‌بینی خطر را به رویارویی‌های آتی اضافه کرده‌اند.

رسانه‌های پاکستانی در گزارش بحران چندان بی‌طرف نبودند، اما کانال‌های تلویزیونی هند به اوج هیستری جنگی رسیدند و اخبار نادرست یا اغراق‌شده‌ای مانند حمله به بندر کراچی و تصرف شهرهای پاکستانی را پخش کردند. این روایت‌های ناسیونالیستی رسانه‌ها تنش‌ها را در حالی که کانال‌های ارتباطی مستقیم وجود نداشت، تشدید کرد.

ورود پهپادهای مسلح، جبهه جدیدی به این منازعه گشوده است. در جریان بحران، ناوگان پهپادهای خودانفجاری که توسط هر دو طرف به پرواز درآمدند، رعب و وحشت گسترده‌ای ایجاد کردند. فناوری پهپاد احتمالاً شکل‌دهنده شدت و کنترل تشدید در بحران‌های آینده خواهد بود. هند و پاکستان می‌توانند پهپادها را سریع‌تر به کار بگیرند و تنش‌ها را بدون ریسک‌های سیاسی و نظامی استفاده از هواپیماهای سرنشین‌دار افزایش دهند.

البته رهگیری یا انهدام پهپادها احتمالاً تنش‌زایی کمتری نسبت به ساقط کردن هواپیماهای متعارف دارد، اما استفاده گسترده از پهپادها دامنه هر درگیری آینده را گسترش داده و امکان تشدید آن را افزایش می‌دهد. با وجود آتش‌بس، دهلی‌نو اعلام کرده که حملاتش را فقط موقتا متوقف کرده و می‌تواند هر زمان برای تنبیه حوادث تروریستی مرزی از سر گیرد. یک حمله تروریستی واحد می‌تواند منطقه را ناپایدار کرده و چرخه جدیدی از تلافی و مقابله به وجود آورد.

سیاست‌گذاران هندی احتمالاً هنوز باور دارند که ارتش پاکستان به طور موقت به دلیل هزینه‌های بالاتر از ماجراجویی آینده بازداشته شده است. اما ژنرال‌های پاکستان این طور نمی‌بینند؛ آن‌ها از این بحران قوی‌تر و مصمم‌تر بیرون آمده‌اند، جایگاه داخلی‌شان تقویت شده و اعتبارشان در میدان نبرد افزایش یافته است.

عقل سلیم اقتضا می‌کند که طرفین از جنگ نیابتی پرهیز کنند؛ چرا که پاکستان توان تحمل درگیری‌های مکرر با رقیب قدرتمندتر اقتصادی و نظامی را ندارد و نمی‌خواهد خطر تشدید هسته‌ای را به جان بخرد. هند هم که در پی قدرت بزرگ شدن است، تمایلی به جنگ مداوم با پاکستان ندارد. اما هر توقفی در خشونت احتمالاً موقتی خواهد بود مادامی که یکی از طرفین هنوز باور دارد با حمله به دیگری چیزی برای به دست آوردن دارد.

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید