شیب تند «افولِ سیاسی» سعید جلیلی

به گزارش اقتصادنیوز، ظهور و بروز سیاسیاش با نام احمدینژاد گره خورده است و اوج نقشآفرینیاش وقتی است که پایش به شورای عالی امنیت ملی باز شد و با حکم محمود احمدینژاد سکان مذاکرات هستهای ایران را برای 6 سال به دست گرفت؛ مذاکراتی که مهمترین ثمره اش تصویب قطعنامههای تحریمی در شورای امنیت سازمان ملل بود و تنها توافقی که پشت درهای بسته مذاکرات انجام میشد تعیین وقت مذاکره بعدی بود، در واقع روزگار مذاکرات در آن دوره تنها بر روی ریل "مذاکره برای مذاکره" چرخید.
صحبت بر سر "سعید جلیلی" است کسی که زمانی از سوی اصولگرایان لقب "دیپلمات اصولگرا" گرفته بود اما وقتی احمدینژاد به خط پایان رسید شیب افول سیاسی جلیلی هم آغاز شد.
سودای پاستور
سعید جلیلی که آرزوی رئیس جمهور شدن را در سر میپروراند از همان سال 92 برای نشستن بر روی صندلی ریاست جمهوری قد عَلَم کرد اما عایدیاش از آن انتخابات کسب 4 میلیون رای و 11 درصد کل آرا بود. البته این شکست باعث نشد تا دست از این سودا بردارد و او بار دیگر در سال 1400 برای رئیس جمهور شدن پا پیش گذاشت اما از همان اول هم میدانست میدان رقابت او اینجا نیست و قبل از آنکه مُهر شکست دیگری در کارنامه خود بنشاند به نفع "ابراهیم رئیسی" کارزار انتخابات را ترک کرد؛ او میخواست با یک تیر دو نشان بزند تا هم میان هممسلکیهای خود نام و نشانی بخرد و هم از شکست احتمالی جلوگیری کند.
هرچند آن انتخابات ارزش افزودهای برای او نداشت اما این پایان دلدادگی جلیلی به منصب ریاست جمهوری نبود و سال 1403 کنار مسعود پزشکیان نشست تا بر سر جایگزینی رئیس جمهور فقید رقابت کند اما در آن انتخابات کم رمق هم که شانس پیروزی یک اصولگرا بیشتر بود باز هم "شوربختی" نصیبش شد و در مرحله دوم "13" میلیون به سبد او ریخته شد و باز هم رقابت را واگذار کرد. رأیی که او تلاش دارد آن را به نام خود ثبت کند اما اصولگرایان تاکید دارند رأی جلیلی چیزی بیش از 7 تا 8 میلیون نیست و رأی ریخته شده به سبد او اقتضای آن زمان اصولگرایی بود نه رأیی که جلیلی بخواهد آن را به نام خود مصادره کند.
سایه نشینی پرحاشیه
سال 96 درست وقتی که سعید جلیلی امید بسته بود تا با پیروزی ابراهیم رئیسی برگ سبز حضور دوبارهاش در عرصه سیاسی و اجرایی ورق بخورد پیروزی مجدد حسن روحانی کامش را تلخ کرد و این بار او پا در مسیر سایه نشینی گذاشت.
اسمش را گذاشته بود «سلسله جلسات سایه تمدن اسلامی برای تایید، تکمیل و تصحیح برنامه های دولت دوازدهم» اما برخلاف این عنوان عریض و طویل، واقعیت امر تنها دو کلمه بود «دولت سایه» . حتی سایت جلیلی برای انتشار محتوای جلسات از آن در یک پرانتز استفاده میکرد.
لیستی از وزرا و شخصیت های سیاسی را گرد آورده بود و هر از گاهی جلساتی با محور نقد دولت وقت برگزار میکرد، این جلسات گرچه همچان برگزار می شود اما چندان رسانه ای نمی شود اما علم آن همچنان بالاست .
ردایی برای هدایت اصولگرایان یا...
سعید جلیلی که بعد از انتخابات 1400 و کناره گیری ائتلافیاش خود را در پیروزی ابراهیم رئیسی سهیم میدید این بار بادی به غبغب انداخت و سینهاش را صاف کرد تا ردایی برای رهبری و هدایت طیفی از اصولگرایان به تن کند؛ انتخابات 1402 که از راه رسید لیست نویسی جلیلی هم برای تقسیم صندلی های بهارستان آغاز شد اما اختلافات درون جریان اصولگرایی آنقدر شدت و حدت پیدا کرده بود که سهم سعید جلیلی به گزینه "امیرحسین ثابتی" و چند نفر دیگر از رفقای پروپاقرصش ختم شد.
تیر آخر و گوساله پرستی
«بنیاسرائیل پس از پیروزی بر فرعون، وقتی ۴۰ روز پیامبرشان به کوه طور رفت، گوساله پرست شدند. عدهای نیز امروز پس از این که دشمن در وسط مذاکرات به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره میزنند» اینها تنها جملاتی نبود که سعید جلیلی آن را در حساسترین شرایط برای کشور و حاکمیت بیان کرد، بلکه آتشی بود که در جبهه موافقان و مخالفان خود روشن کرد و صدای اعتراض هم جناحیهایش را هم بلند کرد.
واقعیت آن است که رفتارهای سعید جلیلی شبیه به فردی است که برای نجات جایگاه سیاسی و پررنگ کردن نقش اثرگذاریاش در حال دست و پا زدن است و میخواهد به هر روشی پر و بالی به آن بدهد اما هر چه پیش میرود شیب این افول سیاسی تندتر میشود و امروز حرفهای حساب نشده بیشباهت با خودکشی سیاسی نیست موضوعی که سعید جلیلی چندان به آن توجهی ندارد و همچنان بیمحابا کلمات را خرج این سقوط میکند.
ارسال نظر