راهکار عبور ایران از چهار ضلعی آمریکا، اسرائیل، اروپا و آژانس | به سمت سیاست انعطافپذیر و عقلانیت سیاسی حرکت کنیم

به گزارش اقتصادنیوز، علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بینالملل، در گفتوگو با اقتصادنیوز، انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی را نشانهای از چرخش به سمت دیپلماسی انعطافپذیرتر میداند.
او با اشاره به سابقه آرام و منطقی لاریجانی، معتقد است این انتخاب میتواند راهگشای کاهش تنشها و مدیریت فشارهای بینالمللی باشد، در حالی که ایران در «چهارضلعی» آمریکا، اروپا، اسرائیل و آژانس گرفتار شده و نیاز به تحرک دیپلماتیک برای خروج از انزوای اقتصادی و انجماد سیاسی بیش از پیش احساس میشود.
متن گفتگوی اقتصادنیوز با این تحلیلگر سیاست خارجی را در ادامه میخوانید.
*******
* آقای بیگدلی! آقای لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی انتخاب شدهاند. تحلیلها حاکی از آن است که احتمالاً دستفرمان دیپلماسی کشور تغییر پیدا میکند. تحلیل شما چیست؟
آقای لاریجانی هم با مذاکرات آشناست و هم فردی آرامتر و انعطافپذیرتری نسبت به جریان تندرو به شمار میآید. این تغییر و تحول میتواند تمهیدی برای جامعه باشد تا این مسئله بیسروسامان حل شود؛ مسئلهای که در میان مقامات مسئول و تصمیمگیر ما به نوعی بیتفاوتی و بیعملی انجامیده است. او میتواند تحرک بیشتری ایجاد کند و به همین دلیل هم ایشان را انتخاب کردهاند. امیدواریم که در این لحظات حساس، با اختیارات بیشتری وارد مذاکره شود و سر و سامانی به اوضاع دهد؛ چرا که هر روز فشارها بر ما بیشتر میشود و راه فراری هم نداریم.
در یک چهار ضلعی گرفتار شده ایم؛ آمریکا، اروپا، اسرائیل و آژانس
من قبلاً به اقتصادنیوز هم گفته بودم که در یک چهارضلعی گرفتار شدهایم: آمریکا، اروپا، اسرائیل و آژانس؛ که هیچ راه گریزی برای ما باقی نگذاشتهاند. تنها راه گریز این است که با آژانس ارتباط بیشتری برقرار کنیم. اگرچه مصوبه مجلس محدودیتهایی ایجاد کرده، اما همچنان میتوانیم روابط خود را گستردهتر کنیم.
با این حال، آقای عراقچی گفتهاند که آنها برای بررسی و ارزیابی نمیآیند. شاید ایشان کمی شوخی کردهاند یا با توجه به شرایط داخلی چنین حرفی زدهاند. چون تا زمانی که گزارش آژانس ارائه نشود، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه همچنان بالا است.
اقتصاد کشور توان تحمل بار سنگین فشارهای مجدد را ندارد
به احتمال زیاد، آنها برای رسیدگی خواهند آمد تا گزارشی ارائه دهند. تا زمانی که گزارش تأییدکنندهای از سوی آژانس وجود نداشته باشد و نتواند شورای حکام را راضی کند، امکان وقوع هر نوع حادثهای برای ایران وجود دارد.
اکنون روشن شده که شرایط اقتصادی جامعه ما توان تحمل بار سنگین فشارهای مجدد را ندارد. ما در یک انجماد سیاسی و انزوای اقتصادی قرار گرفتهایم. دیگر جامعه تاب ندارد و باید به سمت یک سیاست انعطافپذیر حرکت کنیم؛ در غیر این صورت، مشکلات فراوانی پیش روی ما خواهد بود.
*شما انتصاب آقای لاریجانی را بهعنوان اراده انعطاف میبینید؟
سابقه ایشان نشان داده که همینطور است؛ یعنی نسبت به آقای جلیلی ملایمتر است. سوابق او نشان میدهد که فردی آرامتر، منطقیتر و معقولتر است و با شرایط منطقهای و بینالمللی همراهی خواهد کرد. ما در علم سیاست هم این اصل را داریم که سیاستمدار باید با توجه به تغییرات زمان و مکان حرکت کند؛ یعنی طرف مقابل خود را بهخوبی بشناسد، روی او مطالعه کند و سپس بر اساس آن تصمیم بگیرد.
در حالی که جناح تندروی ما بدون توجه به این مسائل خود تصمیم میگرفت. شعارهایی که در چند سال گذشته دادهایم، هیچکدام موفقیتآمیز نبوده است. اگر بخواهیم همچنان همان شعارها را دنبال کنیم، اولاً تحقق پیدا نمیکند و ثانیاً بار سنگین این ناآرامیها و شکستها بیش از پیش بر جامعه تحمیل خواهد شد
* آقای لاریجانی در این چند سال به نوعی در حاشیه قرار گرفته بودند و اکنون به قدرت بازمیگردند، آیا این میتواند انتظار را ایجاد کند که آقای ظریف هم، که کنار گذاشته شده بودند، دوباره به میدان بازگردند؟
در زمان آقای رئیسی، در وجوه سه قوه یکسانسازی صورت گرفت. یعنی یکدستی در حکومت به وجود آمد، اما آن هم موفق نشد. بنابراین شاید نظام هم به این نتیجه رسیده که آن رویکرد، رویکردی شکستخورده بوده است.
آرزوهایی که جلیلی ها داشتند نقش برآب شد
آقای لاریجانی مردی آرام و منطقی است و با آقای جلیلی تفاوت زیادی دارد. شرایط امروز دیگر شرایط زمان جلیلی نیست؛ یعنی آن آرزوهایی که آنها داشتند، همه نقش بر آب شده است. بنابراین باید مسیر جدیدی در پیش گرفته میشد؛ مسیری که راه سازش و انعطافپذیری است. اگر آقای لاریجانی هم غیر از این مسیر حرکت کند، در همان قدمهای نخست با شکست روبهرو خواهد شد.
به نظر من، این انتخاب، انتخابی مطلوب بوده است؛ حالا شاید «احسن» نباشد، اما انتخاب خوبی است. آقای لاریجانی فردی آرام و منطقی است و شاید بتواند ما را به سمتی ببرد که میزان تنشها کاهش پیدا کند.
کنسرسیوم را در صورتی که مرکز در ایران باشد می پذیریم زیرا....
*همزمان آقای ظریف هم صحبت کنسرسیوم منطقهای را دوباره مطرح کردند که ۱۰ سال پیش هم مطرح شده بود. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
ما ۱۰ سال پیش هم این پیشنهاد را نپذیرفتیم. رهبری هم نپذیرفتند، مگر اینکه مرکز آن در ایران باشد. الان هم همین مسئله است؛ یعنی اگر بخواهیم با عربستان و قطر کنسرسیومی تشکیل دهیم، مرکز تولید باید داخل کشور باشد. دلیلش هم این است که در این سالها سطح انتظارات مردم را بالا بردهایم؛ گفتیم این کار را میکنیم، آن را نابود میکنیم، آمریکا را از منطقه بیرون میکنیم.
حالا نتوانستهایم این کارها را انجام دهیم و حتی طرفداران نظام هم از ما جواب خواستهاند که کمی مشکلساز شده است.
بنابراین اگر کنسرسیوم بتواند بر اساس خواستههای غربیها شکل بگیرد، یعنی کنسرسیومی تشکیل شود که مرکز تولید غنیسازی اورانیوم مثلا در قطر باشد و زیر نظر شورای حکام و اروپاییها اداره شود، آن کار بسیار خوبی است.
اما سوال این است که ما الان چه پاسخی به مردم بدهیم؟ ما دو تریلیون دلار برای تأسیسات هستهای هزینه کردهایم، حالا بخواهیم آن را رها کنیم و برویم؟ این موضوع کمی پیچیده است و مشکلاتی به وجود آورده. اگرچه دولت خواهان حرکت به سمت توافق است، اما طرف مقابل، یعنی جناح آقای جلیلی، سطح انتظارات مردم و هواداران خود را بالا بردهاند و حالا نمیتوانند پاسخ آن را بدهند.
ما به نقطهای رسیدهایم که دیگر نمیتوانیم سیاستهای گذشته را ادامه دهیم و باید به سمت سیاستی انعطافپذیر و عقلانیت سیاسی حرکت کنیم.
ارسال نظر