تزلزل پادشاهی دونالد ترامپ | از شکستهای ادامه دار آقای رئیسجمهور تا خشم متحدان قدیمی
به گزارش اقتصادنیوز، اینروزها برای یک آمریکایی، گشتوگذار در بناهای باشکوه بهجا مانده از روم باستان و ایتالیای رنسانس، یک تجربه غیرمنتظره از همذاتپنداری است.
مایل هیرش در فارنپالیسی نوشت: در بازدید از طاقهای پیروزمندانه و بلند کنستانتین و تیتوس تا شکوه خیرهکننده کلیسای سنتپیر و کاخهای فلورانس، یک خط روشن تاریخی بهچشم میآید: مجموعهای از قدرتنمایی های قدرتهای بزرگ در طول قرنها. این شواهد تایید میکنند که برای شاهزادگان گذشته و حتی بسیاری از پاپها، خودنمایی و بزرگنمایی امری کاملا عادی و بدیهی بود.
چهرهای که به مرور نمایان شد
این طرز فکر زمانی برای مردم آمریکا که با جورج واشنگنتن به عنوان شهروندی رعیت و کشاورز همراه شدند،آزاردهنده و غریب بود؛ اما اینروزها با رئیسجمهور ترامپ، اوضاع کاملا فرق میکند.
دونالد ترامپ در دومین دوره ریاستجمهوری، با بهنمایش درآوردن غرور و خودشیفتگی شدید خود، چهرهای کاملتر و شفافتر از شخصیت خود ارائه کرده است.
تمایل آشکار او به تصاحب سرزمین دیگر کشورها، دکترین نیمهامپریالیستیاش برای سلطه بر نیمکره غربی، دگرگون ساختن کاخ سفیدبا طلاکاریهای آنچنانی همچون یکی از برجهای معروف خود، درخواستهای مکرر او برای زندانی کردن یا اعدام مخالفان، و اشاره او به حاکمیت مادامالعمر، تاکنون برای بسیاری از آمریکاییها تکاندهنده بوده است.
اقتصادنیوز: به باور تحلیلگران، پیشرویهای روسیه در خاک اوکراین بیش از آن که ناشی از مهارت های تاکتیکی باشد، به اراده سیاسی و توان فرسایشی این کشور برمی گردد.
اما نکته اصلی این است که در گستره بلندمدت تاریخ غرب، رفتار ترامپ بیشتر از اینکه یک استثنا باشد، یک قاعده است. درواقع، او تنها یک زمامدار دیگر با تصور خودبزرگبینی است که در حال در هم شکستن نظم موجود و بازسازی آن بر اساس تصویر ذهنی خود است. هنجارشکنیهای ترامپ گاهی درست بهنظر میرسند و همین امر به طرز عجیبی احساس اطمینان را در ذهن برخی ایجاد میکند. میپرسید چرا؟ چون مانند تمامی خودکامگان گذشته که اکثرشان بر اثر تکبر و زیادهخواهی سقوط کردند، اکنون هم نشانههایی از تزلزل درحکومت امپراتور دونالد اول دیده میشود.
اولین مخالفتهای علنی متحدان قدیمی
برای نخستینبار در ۱۰ ماه نخست دولت جدید، دونالد ترامپ با مقاومت جدی جمهوریخواهان روبهرو شده است؛ همحزبیهایی که اکنون از دیکتههای مداوم او خستهاند. حتی در مواردی، اینطور به نظر میرسد که جنبش ماگا نیز دیگر در اختیار کامل او نیست.
نمونه روشن این مخالفتها، افتضاح حیرتآور او در تدوین طرح ۲۸ بندی صلح برای اوکراین است. درواقع نسخه اولیه آن چنان در برابر روسیه تسلیمطلبانه بود که حتی موجب برافروختن خشم متحدان جمهوریخواه او در سنا و مجلس نمایندگان شد.
میچ مککانل، رهبر پیشین اکثریت جمهوریخواه سنا گفت: «پاداش دادن به کشتار روسیه فاجعهبار خواهد بود». سخنی که توسط دیگر سناتورها چون لیندسی گراهام و راجر ویکر نیز تأیید شد. در مجلس نمایندگان نیز برخی این طرح را مشابه طرح مونیخ 1938 دانستند.
نکته بسیار قابل توجهتر اما اختلافات میان وزیر خارجه آمریکا مارکو روبیو، و همحزبیهای سابقش در سنا بود؛ آنها یکدیگر را به دروغگویی درباره این طرح متهم کردند. سناتور مایک راندز گفت: «روبیو که برای اصلاح افتضاح تیم مذاکرهکننده ترامپ به صحنه آمده بود، به سناتورها گفته است که نسخه اولیه طرح چیزی جز فهرست آرزوهای روسیه نبوده و بهطور علنی اعلام کرده که ما دریافتکننده پیشنهادات مسکو هستیم.
البته روبیو در ادامه این ادعا را رد کرد و تأکید نمود که طرح توسط دولت آمریکا تهیه شده است و چارچوبی قوی برای مذاکرات جاری است.
مسئله اوکراین موجب حیرت ترامپ شد
حتی برای خود شخص ترامپ هم، رویکرد یکجانبه او در قبال اوکراین که به «فقط من میتوانم مسائل را حل کنم» شهرت داشت، چنان برخلاف انتظار بوده است که حزب طرفدار او هم دیگر نمیداند که ترامپ واقعا به دنبال چیست؛ امری که آنان را بسیار خشمگین کرده است.
رفتارهای ضد و نقیض
در سپتامبر سال جاری بود که ترامپ پس از تحقیر زلنسکی در کاخ سفید، ادعا کرد که او هیچ کارتی در دست ندارد، اما ناگهان موضع خود را تغییر داد و نوشت: اوکراین میتواند بجنگد و تمام سرزمین خود را بازپس گیرد. این درحالی است که او مجدد در هفته گذشته اصرار داشت که اوکراین باید مناطقی را که هنوز در کنترل دارد، به روسیه واگذار کند.
شکایت عمده جمهوریخواهان این است که دونالد ترامپ مانند پادشاهان خودکامه گذشته، بدون مشورت با کسی تصمیمگیری میکند.
این مسئله درباره سیاستهای اعمال تعرفه او نیز صدق میکند. رئیسجمهور مانند امپراتوری تندخو که با درباریان محبوب و مغضوب خود رفتار متفاوتی دارد، بر بیشتر کشورهایی که تصور میکند شخصا او را رنجاندهاند، مانند کانادا و برزیل، تعرفههای جدید وضع کرده است؛ اگرچه اختیارات او برای اعمال یکجانبه این تعرفهها اکنون در دادگاهها به چالش کشیده شده است.
شکستها ادامه دارند
فهرست شکستهای اخیر ترامپ ادامه دارد. تهدیدهای او علیه ونزوئلا باعث شد تا سناتور رند پال، هشدار دهد که حمله به این کشور میتواند افرادی را که از رئیسجمهور حمایت کردهاند، نابود کند. پال گفت: بسیاری، از جمله خودم، به این دلیل جذب ترامپ شدم که او نمیخواست ما را وارد جنگ خارجی کند.
هفته گذشته، مارجری تیلور گرین که از تندروترین حامیان جنبش مگا محسوب میشود، با استعفا از کنگره اعلام کرد که خود را همسر کتکخورده ترامپ میداند. او گفت: ایستادن در کنار زنانی که در نوجوانی مورد تجاوز و قاچاق جنسی قرار گرفتند، نباید باعث شود که توسط رئیسجمهوری که برایش جنگیدم خائن خطاب شوم.
او بهرغم مخالفت ترامپ، اعلام کرد که به طرح دموکراتها برای انتشار جزئیات پروندههای جفری اپستین رأی خواهد داد. این اقدام موجب شد که ترامپ برای نخستینبار در دوره دوم خود، در برابر رأی قاطع دو حزب عقبنشینی کند.
نکته جالبتر این است که همین طیف سالها از ادعای نادرست ترامپ درباره پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ حمایت میکرد.
بازتابهای جهانی
بازتاب جهانی گسترده بود. پیوتر اسمولار در لوموند نوشت: دنیای ماگا در حال بلعیدن خود است، شور بازگشت ترامپ فروکش کرده و شکافهای درونی اکنون به تهدیدی برای همان ائتلافی که پیروزی او را ممکن ساخت تبدیل شده است.
پادشاه خودکامه به عقل می آید؟
بااینحال، بهنظر میرسد که رئیسجمهور پس از ماهها تحمیل خواستههای خود، از کنگره گرفته تا جهان، اکنون نشانههایی را از تمایل به شنیدن، مصالحه و حتی مشورت با دیگران از خود نشان میدهد.
آیا این بدان معناست که در سه سال باقیمانده ریاست جمهوری، پادشاه ترامپ خودکامه دوباره به ترامپ رئیسجمهور بازمیگردد؟ نه لزوما.
به باور مورخان، در سنت آمریکا و در پیروی از مسیر جرجواشنگتن، فروتنی و کنارهگیری از قدرت همواره ارزشهایی متعالی بودهاند. اما دونالد جیترامپ با خودشیفتگی آشکار و رویکرد فقط من میتوانم مسائل حل کنم، شبیه به امپراتورهای گذشته عمل میکند. تصاحب سرزمین، اعمال سیاستهای یکجانبه و بیتوجهی به مشورتها، او را به چهرهای شبیه خودکامگان تاریخی بدل کرده است.
بااینحال، مقاومت روزافزون حزب جمهوریخواه، عقبنشینیهای محدود و شکستهای اخیر او نشان میدهد که حتی این پادشاه خودکامه نیز با محدودیتها و واکنشهای عمومی مواجه است. تاییدی بر این حقیقت که سنتها و نهادهای مستحکم میتوانند جلوی هرجومرج کامل یک ملت را بگیرند.
ارسال نظر