پیچیدگی‌های دیدار ٣ همسایه

کدخبر: ۲۰۶۱۷۲
سفر رئیس‌جمهوری به ترکیه برای جلسه مشترک سران سه کشور مؤثر در جنگ داخلی و سرنوشت سوریه، ظاهرا به دنبال توافقات آستانه انجام می‌شود. هم‌زمانی این دیدار با اقدامات نظامی در گوشه و کنار سوریه که با مقابله جدی طرف‌های دیگر مواجه نشده، بر پیچیدگی‌های آن افزوده است.
پیشروی ترکیه در بخش‌های کردنشین شمالی با عنوان یا به بهانه ‌ایجاد فاصله و سپری حفاظتی برای جلوگیری از پناه‌گرفتن شورشیان کُرد پ‌ک‌ک، پیشروی ارتش سوریه در مناطق نزدیک به دمشق که مدت‌ها در اشغال نیروهای مختلف شبه‌نظامی و ارتش موسوم به آزاد بوده‌اند، بدون مقاومت جدی به گشودن مفر و راه خروج امن با دخالت روسیه و صلیب سرخ بین‌المللی، نشان از تفاهم‌های پشت پرده‌ای‌ دارد که لابد در آن رضایت طرف‌های مختلف با توجه به دستاوردهایشان مطرح بوده است. همچنین این دیدار هم‌زمان است با واکنش خشن اسرائیل به پیاده‌روی «روز زمین» از سوی فلسطینی‌های معترضی که خانه‌ها و املاکشان از سوی اسرائیل غصب شده و منجر به کشته و زخمی‌شدن چندین فلسطینی شده است. اردوغان به‌عنوان رئیس‌جمهور نخستین کشور اسلامی که از سال‌ها پیش با اسرائیل روابط سیاسی برقرار کرده، در قبال خشونت اسرائیل، حمله شدید‌اللحنی به آن کرده است. این واکنش او یادآور اعتراض مشابهی است که چند سال پیش در اجلاس داووس در مقابل شیمون پرِز از خود نشان داد و اجلاس را ترک کرد و  این کار با وجود روابط سیاسی و اقتصادی گسترده ترکیه و اسرائیل، باعث کسب اعتبار و محبوبیت او در میان جریانات عرب شد. این‌بار نیز اردوغان قبل از دیدار سران سه کشور، برای خود جو و موقعیتی ایجاد کرده که با وجود پیشروی‌های نظامی بحث‌انگیزش در مناطق کردنشین سوریه، به‌عنوان کشور اسلامی مقتدر منطقه مطرح است که با دور نگه‌داشتن خود از کشمکش‌های شیعه و سنی، توانسته دیدار با رئیس‌جمهوری ایران را در این اجلاس تسهیل کند. دولت آک‌پارتی خواهان آن است که در خطوط لوله انتقال نفت و گاز ایران، عراق و سوریه به مدیترانه، سهم و مشارکت داشته باشد.
 پایانه نفتی جیحان ترکیه که از سواحل سوریه چندان دور نیست، هم‌اکنون نیز ترمینال معتبر خطوط لوله انتقال نفت از جمهوری آذربایجان است. مضافا اینکه ترکیه می‌خواهد سیاست ناسیونالیستی سنتی خود را بدون دادن امتیازات خاصی به کُردها که تهدیدی برای تمرکز دولت باشد، ادامه دهد و از اقتدار بیشتر کردها در سوریه و ایجاد پناهگاه برای جنگجویان پ‌ک‌ک جلوگیری کند. در‌عین‌حال ترکیه مشتاق است صلح و آرامش به سوریه بازگردد و بازار آن کشور که حیاط خلوت اختصاصی بازرگانی خارجی ترکیه محسوب می‌شد، بار دیگر به وضع سنتی خود بازگردد. در سوی مقابل، ایران خواهان آن است که اولا با اصلاحی که در وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی نظامی اکثریت شیعه لبنان پدید آمده است، بتواند در شرایط بازگشت آرامش به سوریه سهمی در بازار منطقه و دستیابی به دریای مدیترانه داشته باشد و بتواند از پل ارتباطی ترکیه، عراق، سوریه و لبنان بهره‌مند شود. به‌هرحال بازار ثروتمندی که می‌تواند با دستیابی نزدیک زمینی برای همکاری‌های اقتصادی آینده‌ ایران نویدبخش باشد، در غرب ایران و در مسیر همین پل ارتباطی با مدیترانه قرار دارد. 
برای ایران مهم است که در سوریه و عراق، نظامی مانند رژیم صدام تحت نفوذ مخرب عربستان ایجاد نشود تا به‌جای تبادل و بهره‌مندی دوجانبه و چندجانبه با ایران، ایجاد تنش، تهدید و تبلیغات زیان‌بخش و منزوی‌سازی ایران در منطقه نکند؛ ضمن آنکه به نفوذ فرهنگی، اقتصادی و قومی عربستان احترام بگذارد. اما آنچه برای روسیه مهم است، حفظ تنها پایگاه باقی‌مانده از میراث شوروی در مدیترانه در منطقه لاذقیه است. اکنون که خرس خفته و ثروتمند روسیه با منابع انسانی، علمی، صنعتی و نظامی بسیار از خواب زمستانی طولانی برمی‌خیزد، می‌کوشد نشان دهد که بار دیگر در میان همسایگان و طرف‌های بازرگانی مهم خود در جنوب شامل سوریه، ترکیه، ایران، عراق و لبنان جایگاه درخور اعتنایی دارد. اما نیروهای ذی‌نفع منحصر به ‌این کشورهای سه‌گانه نیستند. آمریکا که هم‌اکنون حضور نظامی و کشتی هواپیمابر در منطقه دارد و در مواردی با حمله هوایی جنگنده‌ها و پهپادهایش خودی نشان داده است نیز نسبت به ‌این منطقه و ظاهرا هیچ منطقه‌ای‌ بی‌نظر نیست. به‌ویژه دونالد ترامپ که مانند دیدارش با شاهزاده محمد بن‌سلمان چرتکه خود را نیز همراه دارد تا ببیند از این بازار بالقوه چه چیزی نصیبش می‌شود؟ اما آمریکا نفع استراتژیک مهم‌تری در منطقه دارد و آن حمایت از امنیت اسرائیل است. اتفاقا همین نکته، گره و مشکل کار است. ایران با وجود تأکیدهای دیپلماتیک که در حمله به هیچ کشوری پیش‌قدم نخواهد شد، بر سر موضوع موشکی با غرب و اعراب، اختلاف دارد. غرب تنها سلاح مهم تدافعی ایران را که از انواع هواپیماهای پیشرفته آمریکایی که در اختیار مشتریان عرب قرار دارد نیز محروم است، تهاجمی می‌نامد و حتی دم از جنگ می‌زند. تصور می‌رود اسرائیل از برخی تهدیدهای منطقه‌ای نیز ناراضی نباشد؛ زیرا از آن به‌عنوان بهانه‌ای‌ برای تداوم برنامه‌های خود و نپذیرفتن قطع‌نامه‌های شورای امنیت سود می‌برد. اما چنین سیاستی می‌تواند برای او خطرآفرین نیز باشد. اکنون که ولیعهد عربستان مانند مصر، اردن، امارات، قطر و البته ترکیه بر سیاست دوکشوری در فلسطین و اسرائیل تأکید کرده و ایران نیز از طرفی در امضای اعلامیه کنفرانس سران کشورهای اسلامی در استانبول حضور داشته است، هدف انتقادهای بازیگران منطقه قرار دارد و روسیه نیز درباره تهدید ایران هشدار داده است. اروپا نیز مانند آمریکا با وجود نرمش بیشتر درباره اجرای مفاد برجام، در انتظار مشارکت ایران در اقدامی جمعی برای پایان‌دادن به ناامنی منطقه و به‌ویژه کشتار و آوارگی مردم بی‌پناه سوریه است و البته روی عضویت ترکیه در ناتو نیز حساب می‌کند. نقش ایران هنگامی می‌توانست بارزتر و مؤثرتر باشد که موانع مذاکره، تبادل‌نظر و کاستن از مخاطرات ناخواسته را با طرف قوی مسائل منطقه یعنی آمریکا برطرف کند و حضور فعال‌تری در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای برای خود ایجاد کند. اکنون زمان آن است که ایران مزایای نسبی خود را در منطقه تثبیت کند.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید