«فقر سفر» رکورد زد / 5 چالش اصلی در «سفر» خانوارهای ایرانی

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، در سال ۱۴۰۳ «فقر سفر» روی قله قرار گرفت. در این سال ۴۸ درصد از خانوارهای ایرانی سفر نرفته و تنها ۵۲ درصد حداقل یک مسافرت داشتند. این در حالی است که این عدد در سال ۱۳۹۷ یعنی «سال طلایی سفر» به ۳۱ درصد برای سفر نرفتهها میرسید و در مقابل ۶۹ درصد حداقل یک مسافرت داشتند.
کسانی که توانستند حداقل یک سفر را داشته باشند نیز سبک مسافرتشان تغییراتی را تجربه کرده است. در سال ۱۴۰۳ تنها ۴۹ درصد سفرها اقامت شبانه داشتند که ۴۲ درصد کاهش را نسبت به سال ۱۳۹۷ نشان میدهد.
با توجه به اینکه اقامت شبانه یکی از شاخصهای کیفیت سفر است، میتوان نتیجه گرفت که شاهد افت کیفی سفرها در این بازه زمانی و تبدیل شدن سفرهای سیاحتی به سفرهای ریاضتی هستیم. کاهش حجم سفرهای تفریحی و رسیدن آن به ۲۳ درصد در مقابل ۲۸ درصد سال ۹۰ شاخص دیگری است که نشاندهنده چالشهای جدی در گردشگری داخلی ایران است.
«اقامت» به عنوان دیگر اضلاع گردشگری و کسبوکارهای مرتبط با این صنعت نیز با مشکلات متعدد دستوپنجه نرم میکند. آمارهای منتشر شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد سهم اقامت در اقامتگاهها غیررسمی دو رقمی شده و به عدد ۱۱ درصد رسیده است. این در حالی است که سهم اقامتگاههای رسمی که در سال ۹۰، به عدد ۵ درصد میرسید با یک درصد کاهش به عدد ۴ تنزل پیدا کرده است. در مقابل ۶۹ درصد گردشگران در خانه اقوام ساکن شده و ۹ درصد هم از ویلا شخصی استفاده میکنند.
چنین اعداد و ارقامی نشاندهنده انحراف در جریان اقامتی مسافران است. دلیل این امر به بالا رفتن هزینه سفر و پایین آمدن درآمد خانوار برمیگردد. میانگین نرخ تورم در چهار سال گذشته از ۲۱ درصد به عدد ۳۵ درصد رسیده و در مقابل درآمد سرانه ایرانیها در سال ۱۴۰۲ به ۸۰ درصد سال ۱۳۹۰ کاهش یافته است. این اعداد نشان میدهد اقوام میزبان نیز به زودی توان خود را برای پذیرایی از مهمانان از دست دهند و به این ترتیب «قله فقر سفر» در ایران مرتفعتر شود.
کاهش تمایل ایرانیها به وسایل حملونقل عمومی دیگری موردی است که این گزارش به آن پرداخته است. دلیل این عدم تمایل به هزینههای بالا و کمبود زیرساخت برمیگردد. متاسفانه در سالهای اخیر سفر هوایی تبدیل به کالای لوکس شده و در کنار آن، یافتن بلیت برای وسایل حملونقل ریلی و جادهای نیز دشوار شده است. بالا رفتن هزینه بلیت هم سبب شده انجام سفرهای خانوادگی با آنها برای بسیاری از خانوارها غیرممکن شود. آمار تکاندهنده دیگر این گزارش به «نصف جهان» برمیگردد.
اصفهان که به واسطه جاذبههای فرهنگی، تاریخی، میراثی و... همواره جزو ۵ مقصد برتر سفر توریستهای ایرانی بود به رتبه دهم سقوط کرده که تقریبا به معنای حذف آن از گزینه سفر بخش عمدهای از ایرانیهاست. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس سه دلیل برای این امر ذکر شده که اصلیترین آنها خشک شدن زایندهرود است. فقدان بازاریابی و تمرکز بر گردشگری سنتی باعث شده تا اصفهان، جایگاه خود را به استانهایی مانند تهران، گیلان و یا مازندران دهد که به لحاظ جاذبه توان رقابت با آن در شرایط عادی نداشتند.
«پایش و تحلیل گردشگری داخلی در فصل بهار: بازه زمانی ١٣٩٠ الی ١٤٠٣» عنوان گزارشی از مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی است. انتخاب بهار به عنوان بازه زمانی سنجش از آن رو صورت گرفته است که به واسطه فقدان تعطیلات دو روزه آخر هفته، سفر ایرانیها به تعطیلات مناسبتی تقلیل یافته و در این زمینه، نوروز به عنوان بزرگترین تعطیلات سال، بیشترین آمار سفرها را به خود اختصاص میدهد. در این راستا مقایسه فصل بهار یک سال به عنوان عمود خیمه تعطیلات سالانه ایران با سالهای دیگر، روند توریسم ایران را به خوبی نشان میدهد.
بر اساس آمارهای منتشر شده در این گزارش، شاخص دسترسپذیری سفر برای خانوارهای ایرانی روند کاهشی را نشان میدهد. شاخص دسترسپذیری سفر براساس این گزارش از 58 درصد در سال 1390،به رقم 52 درصد در سال 1403 رسیده که به جز سالهای همهگیری کرونا که به واسطه شرایط ویژه در دنیا، شاهد توقف و تعطیلی سفرها بودیم، درصد پایین دسترسپذیری را نشان میدهد. از مهمترین دلایل این محدودیت افزایش هزینههای سفر و فشار اقتصادی ذکر شده است.
همین محدودیتها باعث شده کیفیت سفرها نیز روند نزولی را طی کند و سفر سیاحتی بدل به سفرهای ریاضتی شود. برای مثال برای نخستینبار در این بازه، سهم اقامت در منازل بستگان از بیش از ۷۰ درصد به ۶۹ درصد کاهش یافته و سهم ویلاهای اجارهای از حدود ۹ درصد به ۱۰ درصد رسیده است. این آمارها نشان میدهد که اقامتگاههای عمومی نظیر هتلها، بومگردیها، هتلآپارتمانها و حتی خانه مسافرها با چالش کمبود متقاضی مواجه شدهاند و اگر این روند نزولی ادامه یابد ناچار به تعطیلی میشوند.
به علاوه با پایین آمدن توان اقتصادی خانوارها، تمایل اقوام برای پذیرش مهمان کاهش یافته و به این ترتیب آمار گردشگرانی که از سفر بازمیمانند روند صعودی را طی خواهد کرد. توصیه این گزارش برای تسهیل سفر طبقات مختلف جامعه استفاده از برنامههای تسهیلاتی و تشویقی بهویژه کارمندان دولت، برنامه راهبردی با هدف برآورده ساختن نیازهای اقامتی طبقات مختلف جامعه و در عین حال، سازماندهی برای انواع اقامتگاههای عمومی منطبق با نیازهای طبقات مختلف جامعه، است.
ناممکن شدن سفر به مناطق دوردست
بخش حملونقل از دیگر مواردی است که این گزارش به شکل مفصل به آن پرداخته است و چالشهای مرتبط با آن را یکی از دلایل روند نزولی سفر میداند. بر اساس این گزارش کاهش کلی ظرفیت ناوگان حملونقل عمومی نسبت به سالهای ابتدایی دهه 90، دسترسپذیری به بسیاری از مقصدها بهویژه مقصدهای دور از مرکز کشور را دشوار و گران کرده است.
این گزارش تاکید دارد که رشد استفاده از خودروهای شخصی در سفرهای بهاری در سالهای اخیر و همچنین سهم ناچیز حملونقل عمومی بینشهری یعنی اتوبوس، قطار، هواپیما در این زمینه، نشان از ضعف در حملونقل عمومی بهخصوص برای استانهای دور از مرکز کشور دارد. به علاوه هزینههای بالای سفر با وسایل حملونقل بینشهری بهویژه برای خانوادههای پرجمعیت و کمبود ظرفیت ناوگان بینشهری در ایام اوج سفر، از عوامل موثر در این زمینه هستند.
بر اساس این گزارش ناوگان هوایی تقریبا به کالایی لوکس تبدیل شده و بسیاری از طبقات جامعه بهویژه خانوارهای پرجمعیت و با درآمد پایین و حتی متوسط، توان مالی استفاده از ناوگان هوایی برای سفر را ندارند، ازاینرو توسعه زیرساختهای حملونقل بینشهری، بهویژه تقویت ناوگان ریلی و جادهای گامی اساسی در جهت ارتقای دسترسپذیری برای اقشار گوناگون جامعه است. از سوی دیگر تقویت زیرساختها در این بخش باعث جلوگیری از فشار بر زیرساختهای چند استان بهخصوص و بهرهگیری سایر استانهای مستعد از منافع گردشگری میشود.
حذف اصفهان از توریسم ایران
در سال 1390، اصفهان رتبه چهارم (با در نظر گرفتن گردشگری با و بدون اقامت شبانه) را به عنوان مقصد محبوب گردشگران داشت، این در حالی است که این استان در سال 1403 به رتبه دهم تنزل پیدا کرد. در مقابل شاهدیم که استانی مانند مازندران همواره در جایگاه اول تا سوم پذیرش توریست است.
سقوط اصفهان در بازار گردشگری در حالی رخ میدهد که این استان به لحاظ جاذبههای فرهنگی، تاریخی، میراثی جایگاهی برجسته در کشورمان و حتی جهان دارد و عنوان «نصف جهان» برای آن بزرگنمایی نیست. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در بخش گردشگری بدون اقامت شبانه نشان میدهد که اصفهان در سال ١٣٩٧، با ٣میلیون سفر 8.4درصد از کل گردشگری ایران را به خود اختصاص داده بود، اما در ســال ١٤٠٣ با ٩٠٠هزار سفر تنها سهم 2.52 درصدی را دارد.
سه دلیل این گزارش برای این امر ذکر شده که اولین آنها خشک شدن زایندهرود است. علاوهبر این شاید بتوان گفت که تمرکز سنتی این استان بر گردشگری ورودی و نبود بازاریابی و تبلیغات مناسب برای معرفی جاذبههای جدید در جهت توسعه گردشگری داخلی حتی در زمان کاهش شدید گردشگری ورودی، از دیگر عوامل مهم در این زمینه است. از این رو بازنگری برنامههای بازاریابی بهویژه با رویکرد معرفی جاذبههای جدید از جمله فرهنگی و برگزاری رویدادها ضرورت دارد.
تراکم سفر به چند مقصد
از نظر این گزارش علاوهبر ضعف در ناوگان حملونقل عمومی و هزینههای بالای سفر به مراکز دور از مرکز کشور، ضعف در تبلیغات، بازاریابی و معرفی جاذبههای گردشگری در استانهای کمتر شناختهشده، عاملی برای تراکم سفرها در چند استان خاص است. در مقابل قرارگیری استانهایی مانند اردبیل، کردستان، قزوین، مرکزی، آذربایجان غربی، گلستان، کرمانشاه، زنجان، سیستان و بلوچستان و بهویژه هرمزگان در میان 10مقصد برتر در سالهای گذشته، نشانگر تاثیرگذاری تبلیغات و معرفی جاذبههای آن استان بهصورت رسمی و یا از طریق محتوای تولید شده توسط کاربران بوده است.
این گزارش در همین راستا پیشنهاد میکند که در قالب طرحهایی مانند مسوولیت اجتماعی، فعالان صنعتی، بازرگانی و... در هر استان بر تبلیغات و معرفی جاذبههای استانی خود سرمایهگذاری کنند. در کنار آن صدا و سیما نیز با تاکید بر نقش خود در احکام سند راهبردی گردشگری و با بهکارگیری ظرفیت گسترده خود، با تولید آثاری با رویکرد جذب گردشگران و ترغیب آنان برای سفر و نه صرفا معرفی زیباییهای کشور، به آموزش و شناخت گردشگران از مقصدهای احتمالی کمک کند.
این گزارش تاکید دارد تولید آثار نباید به شیوه گذشته باشد و به معرفی جاذبهها خلاصه شود. از نظر نگارندگان آثاری موردنیاز است که علاوهبر معرفی جاذبههای طبیعی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی استانها، نحوه سفر ارزان قیمت و حتی گرانقیمت را در زمانهای پخش مناسب یعنی پیش از نوروز و سال جدید بهصورت کمپینهایی سراسری به اجرا درآیند. از طرف دیگر، نقش رویدادهای گردشگری در جذب گردشگران به بسیاری از استانهای مورد اشاره را نمیتوان نادیده گرفت. رویدادهای گردشگری بهعنوان جاذبههایی پویا، نهتنها برای استانهای کمتر شناختهشده بلکه برای بسیاری از استانهای سنتی گردشگری مانند اصفهان، یزد، کرمان و غیره میتواند راهبردی برای تنوع بخشی به محصولات و جاذبههای گردشگری باشد.
ارسال نظر