تهران به روز صفر آبی و تخلیه جمعیت رسید؟ | وضعیت آبی پایتخت «قرمز» و «نگران کننده» شد
صدیقه نژادقربان در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت : وضعیت فعلی «آب تهران» این سوال را مطرح میکند که «آیا تهران به روز صفر آبی رسیده یا نزدیک آن است؟»طی سالهای گذشته بهویژه از زمان ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، موضوع انتقال پایتخت مطرح شده و این طرح سوالات بسیاری را برای چگونگی حل بحران آبی پایتخت و اینکه آیا با انتقال پایتخت یا تخلیه تهران، تاثیری بر بحران آبی تهران و کشور خواهد داشت یا نه، بهوجود آورده است.
باتوجه به اینکه انتقال پایتخت نیازمند برنامهریزیها و اقداماتی بلندمدت است در وضعیت اضطراری کنونی، باید بهدنبال راهکارهای فوری و ضربتی در جهت حل بحران آب در پایتخت بود. از اینرو، «دنیای اقتصاد» در گفتوگو با دو کارشناس حوزه بحران و مسائل شهری و همچنین تغییرات اقلیمی به بررسی راهکارهای کوتاهمدت و فوری در شرایط اضطراری کنونی پرداخته است که این دو صاحبنظر مخاطرات اقلیمی 4راهکار اضطراری را برای آب پایتخت شامل «صرفهجویی حداکثری»، «حفر چاه موقت در اطراف تهران»، «مهار آب تلفشده در شبکه» و «استفاده از آب خاکستری» اعلام کردند.

بحران آب در تهران و راهکارهای اضطراری
دکتر علی بیتاللهی، کارشناس بحران و مدیر بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، ضمن بررسی وضعیت بحرانی آب در تهران به ارائه راهکارهای اضطراری پرداخت. به گفته بیتاللهی، در شرایط اضطراری کنونی و با توجه به کمبود منابع آبی، دو رویکرد حداقلی اما ضروری یعنی «صرفهجویی همگانی» و «استفاده از چاههای اطراف تهران» باید در دستور کار قرار گیرد. یعنی علاوه بر اینکه، کاهش مصرف آب در تمامی بخشها از جمله مصارف خانگی، کارگاهها، واحدهای تولیدی، کشاورزی و سایر حوزههایی که از آب شرب استفاده میکنند، باید بهطور جدی دنبال شود، بلکه بخشی از چاههای آب کشاورزی اطراف تهران باید به شبکه آب شرب و بهداشتی پایتخت متصل شوند تا بخشی از کمبود جبران شود.
با این حال، آنچه در عمل مشاهده میشود، مصرف نادرست آب شرب در خانهها، فضاهای سبز سطح شهر، مراکز صنعتی و کارگاهی است؛ بهطوریکه هشدارها جدی گرفته نشدهاند. در مواقع کمآبی، معمولا مدیریت فشار آب و فاضلاب اجرا میشود؛ به این صورت که فشار آب شرب کاهش یافته و دِبی آب کمتر میشود تا مصرف برای گذار از بحران فعلی کنترل شود. یکی از راهکارهای اضطراری برای جبران کسری آب، هرچند نامطلوب، استفاده روزمره از چاههای موجود در اطراف تهران و تصفیه آنها برای افزودن به منابع آب شهری است. میزان اجرایی شدن این راهکارها باید توسط شرکت آب و فاضلاب تهران و در سطح مدیریت کلان بررسی شود.
با این حال، در حال حاضر مهمترین گزینه، صرفهجویی در مصرف آب است. اما با این حال، اظهارات رئیسجمهور درباره تخلیه تهران، بهنظر میرسد صرفا یک هشدار جدی بوده و نه یک اقدام عملی؛ چرا که تخلیه جمعیت ۱۰ تا ۱۵میلیون نفری، حتی بهصورت جزئی، امکانپذیر نیست. اولا این جمعیت قابل انتقال نیست و ثانیا مقصدی برای انتقال وجود ندارد؛ زیرا مناطق دیگر کشور نیز با بحران کمآبی مواجهند و از نظر منابع آبی شرایط مناسبی ندارند. بنابراین، تخلیه تهران بیشتر جنبه هشدار داشته است، زیرا براساس جدیدترین آمار رسمی شرکت مدیریت منابع آب ایران، تا اواسط پاییز امسال، 19 استان کشور بهدلیل «بارش صفر مطلق» گسترهای از خشکسالی بیسابقه در پاییز را در کل کشور به تصویر کشیدهاند و تخلیه تهران، میتواند منجر به تشدید بحران آب در دیگر استانهای کشور شود.
وضعیت «فوق بحرانی» آب تهران
بیتاللهی موضوع آب در پایتخت را فراتر از وضعیت بحرانی میداند و معتقد است، بهطور کلی، منابع آبی کشور نهتنها در وضعیت بحرانی، بلکه در وضعیت فوقبحرانی قرار دارند. این تصور وجود داشت که با آغاز فصل پاییز، شرایط اندکی بهبود یابد؛ چرا که بخشی از مصرف آب مربوط به استفاده از کولرهای آبی بود و با سرد شدن هوا، این مصرف کاهش مییابد، اما آنچه در عمل رخ داد، خلاف این انتظار بود. در حال حاضر، آبهای سطحی تهران نیز در حال خشکشدن هستند. با وجود کاهش بارندگی در سال گذشته، امسال حتی به اندازه سال گذشته نیز باران نباریده است، بنابراین شرایط بسیار بحرانی است.
بیتاللهی در ادامه گفتوگو با «دنیایاقتصاد» تصریح کرد، اینکه تا چه حد به روز صفر آبی نزدیک شدهایم، هنوز با قطعیت قابلتشخیص نیست. اما بر اساس ضوابط مدیریت بحران، شفافیت کامل میتواند آثار منفی دیگری به همراه داشته باشد. مسوولان ناگزیر به رعایت برخی ملاحظات هستند، زیرا شفافیت مطلق ممکن است تنها اضطراب و اضطرار عمومی ایجاد کند. در چنین شرایطی، تنها راهحل، تمهیدات فوری و اضطراری است؛ حتی اگر تامین آب از منابعی باشد که در شرایط عادی صلاح نیست، زیرا هدف، عبور از بحران فعلی و برنامهریزی زیرساختی برای چرخه آبی سال آینده است.
آنچه تاکنون مشاهده شده، عدم اجرای تمهیدات لازم برای کاهش مصرف آب است. تمرکز بیشازحد جمعیت و خارج از ظرفیت اکولوژیک، فشار سنگینی بر منابع آبی وارد میکند. در حال حاضر، بیش از ۴۰ درصد جمعیت کشور در ۱۰ نقطه کانونی متمرکز شدهاند. این توزیع ناهمگن نتیجه عدم توزیع عادلانه فرصتهای معیشتی و اشتغال است. اگر این موضوع مدیریت شود، توزیع همگن جمعیت در سراسر کشور میتواند از تشدید بحران آبی جلوگیری کند.
راه خردمندانه چیست؟
محمدرضا فرزانه، کارشناس حوزه تغییرات اقلیمی و عضو هیات علمی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار نیز در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مدیریت منابع آب شهر تهران را حیاتی دانست و گفت: با توجه به تغییرات اقلیمی، مشکلات آبی پایتخت تشدید شده و نیازمند تغییرات جدی در مدیریت و الگوی مصرف است. به گفته او، مدیریت منابع آب در دهههای اخیر دچار تحولی اساسی در سطح جهانی و ملی شده است؛ بهگونهای که پارادایم حاکم بر این حوزه از رویکرد «سازهای و عرضهمحور» به سمت «رویکرد نهادی، حکمرانیمحور و مشارکتی» تغییر یافته است. در این پارادایم، آب نه صرفا بهعنوان یک منبع حیات بلکه بهعنوان بخشی از نظام اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی تلقی میشود که مدیریت آن نیازمند همکاری نهادها، ذینفعان و سطوح مختلف تصمیمگیری است.
این گذار فکری زمینهساز شکلگیری مفهوم «مدیریت یکپارچه منابع آب» در دل نظام تدبیر یا حکمرانی آب شده است؛ رویکردی که بر هماهنگی میان توسعه اقتصادی، عدالت اجتماعی و پایداری محیط زیست در استفاده از منابع آبی تاکید دارد. تحقق نگرش جامعنگر در مدیریت منابع آب شهر تهران ضرورتی حیاتی برای بقا و تابآوری این شهر در برابر بحران فزاینده آب بهشمار میرود بهویژه که تغییر اقلیم افق روشنی از وضعیت آتیمنابع آب در دسترس شهر تهران ارائه نمیکند و تصویرسازی شرایط محتمل دوره آتی بیانگر تشدید مشکلات آبی و تغییر در الگوهای بارندگی است.
در شرایط کنونی، بحران آب در تهران در بستر نهادی کژکارکرد و مبتنی بر بیتوجهی به تحولات یادشده شکل گرفته است؛ چالشهایی همچون «سرانه مصرف نامتناسب با شرایط اقلیمی و توسعه نامتوازن» مشکلات جدی برای مدیریت منابع آب ایجاد کردهاند. در چنین شرایطی، اهمیت توجه ویژه به مدیریت یکپارچه منابع آب بیش از پیش احساس میشود؛ زیرا بدون در نظر گرفتن روابط متقابل میان نظامهای حکمرانی آب، سیاستهای کوتاهمدت نهتنها نمیتوانند پایداری را تضمین کنند، بلکه تجربه تاریخی نشان داده است که این سیاستها در نهایت به تشدید مشکلات مدیریت منابع آب منجر میشوند.
با این ملاحظه، مهمترین اقدام کوتاهمدت، استفاده خردمندانه از منابع موجود است. از جمله این اقدامات میتوان به کاهش تلفات آب در شبکههای توزیع شهری، ترمیم نشتها و فرسودگی خطوط انتقال (بهعبارتی کاهش «آب بهحساب نیامده») و بهرهگیری از منابع نامتعارف در دسترس مانند پسابها و آبهای خاکستری ـ با رعایت ملاحظات زیستمحیطی و برای مصارفی مانند آبیاری فضای سبز ـ اشاره کرد. اجرای این اقدامات البته نیازمند بسترسازی نهادی و فنی مناسب است.
از سوی دیگر، نصب تجهیزات کاهنده مصرف در منازل و اماکن عمومی و اعمال محدودیتهای موقت بر مصارف غیرضروری نیز از راهکارهای موثر کوتاهمدت بهشمار میآیند. تصمیمگیری هدفمند درباره بخشهای پرمصرف و بازنگری در الگوی تخصیص آب شهری نیز میتواند به کاهش فشار بر منابع آبی کمک کند.
فرزانه تاکید کرد، از منظر نهادی و حکمرانی آب، راهکارهای کوتاهمدت شامل تقویت هماهنگی میان دستگاههای مرتبط، شفافسازی دادههای مربوط به منابع و مصارف آب، جلب مشارکت شهروندان در پایش مصرف و تصمیمسازیهای محلی و استفاده از فناوریهای نوین برای پایش هوشمند شبکههای توزیع آب است. این اقدامات میتواند نقشی موثر در تقویت اعتماد اجتماعی و افزایش همراهی مردم ایفا کند تا بتوان به اثربخشی برنامههای آموزش و فرهنگسازی برای مصرف بهینه در میان بخشهای مختلف مصرفکننده آب امیدوار شد. اقداماتی که به هیچ وجه ماهیت کوتاهمدت ندارند و لازم است بهصورت پیوسته مورد توجه قرار گیرد.
اجرای همزمان اقدامات در کوتاهمدت میتواند تا حدودی از شدت بحران بکاهد، اما باید توجه داشت که این راهکارها صرفا مُسکن موقتی هستند. در صورت تداوم رویکرد عرضهمحور و سازهای، نهتنها بحران فروکش نخواهد کرد، بلکه بهدلیل تشدید فشار بر منابع طبیعی، وضعیت وخیمتر خواهد شد. بنابراین، شرط موفقیت این تدابیر آن است که بهعنوان بخشی از یک برنامهریزی میانمدت و بلندمدت مدیریت جامعنگر منابع آب در نظر گرفته شوند؛ برنامهای که بر مبنای اصول پایداری، عدالت اجتماعی، کارآیی اقتصادی و حفاظت از محیط زیست طراحی شده باشد. به گفته فرزانه، انتقال پایتخت از منظر مدیریت منابع آب (نه سایر مباحثی که در این خصوص مطرح است) بیشتر یک راهکار مبتنی بر جابهجایی مشکل است تا راهکار حل مشکل.
ارسال نظر