ردپای اروپا در مسیر تداوم جنگ اوکراین / سنگاندازی در مسیر صلح

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، اندیشکده آمریکایی در تحلیلی با عنوان «آیا اروپا عمداً در مذاکرات جنگ اوکراین کارشکنی میکند؟» به بررسی رویکرد اروپا در قبال جنگ اوکراین پرداخته و اذعان کرده است که گرچه رهبران اروپایی در ظاهر از صلح سخن میگویند، اما انتخابهای راهبردی آنان عملاً میتواند امکان دستیابی به توافق را از بین ببرد.
اندیشکده «مؤسسه کشورداری مسئولانه کویینسی» در این مقاله توضیح داده است که در نشست اخیر موسوم به «ائتلاف مشتاقان» در پاریس، ۲۶ کشور توافق کردند که به نوعی در تشکیل یک نیروی نظامی مستقر در اوکراین که پس از پایان درگیریها مشارکت کنند. در همین حال، «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه تأکید کرده که امنیت اوکراین نمیتواند با استقرار نیروهای رزمی غربی تأمین شود و هشدار داده است که چنین نیروهایی برای ارتش روسیه اهداف مشروع خواهند بود.
به نوشته این تحلیل، اصرار اروپا بر چنین طرحی نشان میدهد که نیت واقعی از اعلام آن نه تضمین صلح، بلکه تداوم درگیری است؛ زیرا اگر هدف صرفاً استقرار نیروها پس از پایان جنگ باشد، اعلام عمومی آن پیشاپیش تنها مسکو را تشویق میکند که جنگ را ادامه دهد تا مانع از تحقق این سناریو شود.
اعتبار بازدارندگی و هشدارهای روسیه
کویینسی خاطرنشان کرده است که یکی از دلایل احتمالی این رویکرد اروپا، کاهش باور به اعتبار بازدارندگی روسیه است. پوتین در مراحل مختلف جنگ با تهدیدات هستهای پیامهایی ارسال کرده بود، اما اینکه غربیها توانستهاند برخی خطوط قرمز روسیه را بدون مواجهه با واکنش مستقیم نقض کنند، ممکن است قدرت بازدارندگی روسیه را در نگاه اروپاییها تضعیف کرده باشد.
این تحلیل همچنین به اظهارات اخیر «مارک روتِه» دبیرکل ناتو اشاره کرده که گفته بود مسکو هیچ حقی برای وتو در مورد پذیرش نیروهای خارجی توسط کییف ندارد. به نوشته کویینسی، این دیدگاه بازتاب نگاه غرب پس از جنگ سرد است، اما این نکته را نادیده میگیرد که منشور پاریس اصل «تقسیمناپذیری امنیت» را هم مطرح کرده بود؛ اصلی که تأکید دارد هیچ کشوری نباید امنیت خود را به بهای تهدید امنیت کشور دیگر افزایش دهد.
نیروهای ارتش روسیه
تناقضهای راهبردی اروپا و «مصلحتاندیشی» در صلح
اندیشکده آمریکایی تصریح کرده است که طرح اروپا برای استقرار نیرو در اوکراین نه تنها تناقضآمیز، بلکه در عمل تحریکآمیز است. این تحلیل توضیح داده که اروپاییها تنها زمانی از آتشبس سخن گفتند که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین را به درخواست یک آتشبس ۳۰ روزه بیقید و شرط واداشت. از آنجا که روسیه هرگز چنین چیزی را نمیپذیرد، این موضع عملاً بیشتر به ابزاری برای متهمکردن مسکو به مخالفت با صلح بدل شد تا تلاشی واقعی برای توقف جنگ.
کویینسی استدلال کرده است که هدف واقعی اروپا ممکن است از اساس جلوگیری از پیشرفت مذاکرات باشد. بهعنوان نمونه، اروپا روسیه را به تحریمهای بیشتر تهدید میکند اما هیچ پیشنهاد ملموسی برای لغو یا کاهش تحریمها بهعنوان مشوقی برای صلح ارائه نمیدهد. به باور این اندیشکده، نخبگان اروپایی عمیقاً بر این باورند که یک «توافق بد» برای پایان جنگ از ادامه خود جنگ بدتر است.
به نوشته کویینسی، حتی اگر اوکراین در میدان نبرد بهتدریج ضعیفتر شود، رهبران اروپا نگرانند که پذیرش یک توافق صلح با روسیه جایگاه و حیثیت آنان را تضعیف کند. برخی حتی ممکن است ادامه جنگ را فرصتی برای تقویت اتحاد اروپا و جلب حمایت عمومی برای افزایش هزینههای دفاعی ببینند.
خطرات تشدید تنش و پیامدهای بلندمدت
این اندیشکده هشدار داده است که چنین رویکردی پرمخاطره است. پوتین به صراحت گفته است که استقرار نیروهای غربی در اوکراین، این نیروها را به اهداف مشروع تبدیل خواهد کرد؛ وضعیتی که میتواند اروپا را وارد رویارویی مستقیم با بزرگترین قدرت هستهای جهان کند.
این مقاله همچنین به پیامدهای اقتصادی اشاره کرده و نوشته است که توافق اخیر برای خط لوله «قدرت سیبری ۲» که صادرات گاز روسیه به چین را افزایش خواهد داد، میتواند وابستگی متقابل روسیه و اروپا را برای همیشه از بین ببرد.
ضرورت انعطاف در جهان چندقطبی
در پایان، اندیشکده آمریکایی تأکید کرده است که هرچند روسیه در آینده دشمن غرب باقی خواهد ماند، اما موفقیت در جهان چندقطبی نیازمند انعطاف و تعامل با همه قطبهای قدرت است. این مقاله هشدار داده است که تداوم سیاستهای کنونی اروپا میتواند به تثبیت تقسیمبندیهای سخت بلوکی منجر شود؛ امری که بیش از هر چیز، همان نظم ادعایی «مبتنی بر قواعد» را که غرب از آن دفاع میکند، تضعیف خواهد کرد.
ارسال نظر