مامور جدید برای فشار به ایران / استراتژی آمریکا برای مهار برنامه هسته‌ای ایران

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۵۲۶۱۸
اقتصادنیوز: در هفته گذشته جان کی. هورلی، معاون وزارت خزانه‌داری آمریکا برای اطلاعات مالی و تروریسم، سفری کلیدی به خاورمیانه و اروپا انجام داد تا فشار حداکثری بر ایران را تشدید کند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، این سفر را «گام حیاتی برای امنیت منطقه» خواند. اما دستاورد سفر مقام ارشد خزانه‌داری آمریکا به خاورمیانه و اروپا برای تشدید "فشار حداکثری" بر ایران چه بود؟
مامور جدید برای فشار به ایران / استراتژی آمریکا برای مهار برنامه هسته‌ای ایران

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، سفر جان کی. هورلی، معاون وزارت خزانه‌داری آمریکا برای اطلاعات مالی و تروریسم، بخشی از استراتژی «فشار حداکثری» دولت ترامپ برای مهار برنامه هسته‌ای ایران و فعالیت‌های منطقه‌ای آن است. این سفر، اولین سفر هورلی به خاورمیانه از زمان انتصابش در آوریل ۲۰۲۵، به اسرائیل، امارات متحده عربی، ترکیه و لبنان اختصاص یافت، جایی که او بر اجرای تحریم‌های نفتی، جلوگیری از دور زدن تحریم‌ها و قطع تأمین مالی محور مقاومت تمرکز کرد.

هورلی، که سابقه‌ای ۲۵ ساله در وزارت دادگستری آمریکا در پرونده‌های تحریم و پولشویی دارد، با هدف هماهنگی با شرکا برای اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل پس از اجرای اسنپ‌بک و قطع صادرات نفت ایران، سفر کرد.

اهداف اصلی سفر شامل افزایش تحریم‌های ثانویه بر خریداران نفت ایران (مانند چین و هند)، مهار دور زدن تحریم‌ها از طریق امارات و ترکیه، و قطع تأمین مالی محور مقاومت بود. هورلی در بیانیه وزارت خزانه‌داری گفت: «رئیس‌جمهور ترامپ تأکید کرده که فعالیت‌های ایران باید با فشار هماهنگ و پایدار مواجه شود.» این سفر، در بستر توافقات اخیر مانند توافق غزه و اسنپ‌بک سازمان ملل، بخشی از سیاست ترامپ برای «صلح از طریق قدرت» است.

هماهنگی سیاسی-دیپلماتیک بین کشورهای تاثیرگذار خاورمیانه، هدف اصلی سفر هورلی بود. در اسرائیل، هورلی با مقامات دفاعی دیدار کرد و بر قطع تأمین محور مقاومت تمرکز داشت. نتانیاهو نیز با ادراک هورلی به عنوان «متحد قابل اعتماد» ، توافق برای تحریم‌های ثانویه بر بانک‌های لبنانی را امضا کرد، که محاسبه عقلانی اسرائیل (کاهش تهدید حزب‌الله) را برآورده می‌کند. به همین دلیل، نتانیاهو با باور به «فشار حداکثری ترامپ»، از این سفر به مثابه «فرصت برای امنیت» ادراک داشت.

در امارات، هورلی با مقامات مالی دیدار کرد و بر جلوگیری از دور زدن تحریم‌های نفتی تأکید داشت. محمد بن زاید، با ادراک هورلی به عنوان «شریک اقتصادی»، توافق برای تحریم‌های ثانویه بر شرکت‌های اماراتی را پذیرفت، که محاسبه عقلانی امارات (حفظ تجارت ۱۰۰ میلیارد دلاری با آمریکا) را توجیه می‌کند. از سوی دیگر بن زاید با باور به «تعادل با ایران»، توافق را «فعال» ادراک کرد، اما عدم توفیق در توقف کامل دور زدن (به دلیل تجارت ۷ میلیارد دلاری با ایران) چالش ایجاد کرد.

در ترکیه، هورلی با مقامات بانکی دیدار کرد، اما اردوغان با ادراک تحریم‌ها به عنوان «تهدید اقتصادی» (تجارت ۷ میلیارد با ایران)، توافق کامل را رد کرد و گفت: «ترکیه سیاست مستقل دارد.» محاسبه عقلانی ترکیه (حفظ تعادل با ایران برای گاز) عدم توفیق نماینده امریکا را توضیح می‌دهد.

در لبنان، هورلی بر قطع تأمین حزب‌الله تمرکز داشت، اما مقامات لبنانی با باور به «حمایت ایران»، توافق را محدود کردند. در مجموع، هماهنگی اسرائیل و امارات مهمترین موفقیت نماینده ویژه امریکا و عدم توفیق جلب نظر ترکیه و لبنان به دلیل منافع محلی، تا اندازه ای شکست او در سفر به خاورمیانه بود.

اما مهار دور زدن تحریم های ایران، هدف کلیدی سفر بود. در امارات، هورلی بر تحریم شرکت‌هایی که تحریم های ایران را دور می زنند، تمرکز داشت. مقامات اماراتی، با ادراک هورلی به عنوان «شریک ضدتروریسم»، توافق برای نظارت بانکی را پذیرفتند. بن زاید با باور به «حفظ روابط با آمریکا»، اجتناب از تحریم‌های ثانویه را پذیرفت. در ترکیه، هورلی بر جلوگیری از تحریم‌شکنی تأکید داشت. اردوغان، با ادراک تحریم‌ها به عنوان «تهدید»، گفت: «ترکیه مستقل عمل می‌کند» و توافق محدود به نظارت بر بانک‌ها شد.

در ابعاد چالش‌های استراتژیک، هدف سفر برای مهار نیروهای متحد ایران در خاورمیانه بود. ترامپ با ادراک منافع امنیتی (مهار هسته‌ای ایران)، سفر را «موفق» خواند و محاسبه هزینه-فایده را برآورده کرد. ترامپ با باور به «معامله‌گری»، سفر را به عنوان اهرم برای توافقات آینده ادراک کرد. در اسرائیل، نتانیاهو با محاسبه منافع توافق کامل انجام داد. در امارات، بن زاید با باور به «تعادل اقتصادی» توافق کرد، اما عدم توفیق در توقف کامل دور زدن تحریم ها به محاسبه هزینه برمی‌گردد.

از سوی دیگر می توان سفر هورلی را از منظر ادراکات، باورها و تصمیمات رهبران تحلیل کرد. ترامپ، با ادراک ایران به عنوان «تهدید وجودی»، سفر را به عنوان ابزاری برای تغییر رفتار ایران ادراک کرد. نتانیاهو در اسرائیل، با باور به «همکاری آمریکا» به موفقیت سفر او منجر شد و نتانیاهو سفر را «پیروزی استراتژیک» ادراک کرد، اما عدم توفیق در لبنان به دلیل باور به حمایت ایران، چالش ایجاد کرد.

در امارات، بن زاید با ادراک هورلی به عنوان «شریک ضدتروریسم»، توافق کرد و گفت: «امارات با آمریکا متحد است»، اما باور به «تعادل با ایران» (تجارت ۷ میلیاردی) عدم توفیق کامل را توضیح می‌دهد. در ترکیه، اردوغان با ادراک تحریم‌ها به عنوان «دخالت غربی» به صورت محدود توافق کرد، که باور به «حفظ روابط با ایران» (گاز، ۲۰ درصد واردات) را نشان می‌دهد. به همین دلیل، اردوغان سفر را به مثابه «تهدید» ادراک کرد، اما محاسبه منافع (دسترسی به بازار آمریکا) عدم توفیق نماینده امریکا را تعدیل کرد. در لبنان، مقامات با باور به «حمایت حزب‌الله»، توافق را رد کردند، که ادراک محلی (بقا) را برجسته می‌کند.

در مجموع، سفر هورلی، فشار حداکثری را تشدید کرد، اما توفیقات او (هماهنگی اسرائیل و امارات) و عدم توفیقات (ترکیه و لبنان)،دستاوردهای سفرش را تعدیل کرد. کاهش دور زدن تحریم‌ها از نظر امریکایی ها موفقیت آمیز بوده است اما باید دید موفقیت امریکایی ها روی کاغذ بوده یا متغیری محاسبات را تغییر خواهد داد؟

 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید