چرا حجم نقدینگی در کشور بالا رفت؟

کدخبر: ۲۳۵۲۴۱
اقتصاد نیوز: یک کاشناس اقتصادی با ابراز اینکه سود افزایش نرخ ارز برای تعیین کنندگان اصلی قیمت ارز است گفت: میزان حجم نقدینگی فعلی در کشور انعکاس سیاستهای وارداتی است.

به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از تسنیم؛ افزایش نرخ ارز باعث نوسانات در بازار کشور شده است و قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده است  در این رابطه با دکتر محمد شهاب، کارشناس و پژوهشگر مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت و گو کردیم؛

وی با تصریح بر اینکه به طور معمول تعیین قیمت یک کالا بسته به شرایط بازار است گفت: اما در مورد بازار ارز به معنای واقعی بازار   وجود ندارد بنابراین بیشترین سهم را در تعیین قیمت  بانک مرکزی دارد. حال در ارزیابی باید مشخص شود که از افزایش غیر عادی قیمت ارز چه کسانی سود می برند آیا بانک مرکزی از افزایش نرخ ارز سود می کند؟

* سود  افزایش نرخ ارز برای  تعیین کنندگان اصلی قیمت ارز

این کارشناس اقتصادی  با تذکر به اینکه متأسفانه از افزایش قیمت ارز کسانی سود می کنند که تعیین کننده قیمت ارز  هستند گفت: دولت که نقش اصلی را در تعیین نرخ ارز دارد می تواند با بالا رفتن قیمت ارز کسری بودجه خود و کمبود درآمدش را جبران کند؛ بنابراین اولین اشکال اساسی در اقتصاد ایران این است که تعیین کننده انحصاری قیمت ارز گروهی است که سودش در بالا رفتن قیمت ارز است و قدرت قیمت  گذاری را به اشخاصی دادیم که خودشان از بالا رفتن قیمت ارز سود می کنند.

وی با ابراز اینکه منافع عده ای در وجود بازار ثانویه ارز است که به بهانه تحریم و اختصاص ارز دولتی بتوانند به منافع خود دست یابند گفت: و الا بر هیچ اقتصاد دانی در دنیا پوشیده نیست که اولین گام برای تحقق اقتصاد درون زا تأمین نیازهای اساسی بر مبنای ارتقای محصولات داخلی است.

این پژوهشگر اقتصادی گفت: باید از تولید داخلی حمایت کرد که از وابستگی خارج شویم و اشتغال پایدار ایجاد شود و الا هیچ. نه تنها هیچ اقتصاد دانی بلکه هیچ انسان عاقلی نیست که بگوید در واردات شغل پایدار نهفته است بلکه تنها راه ایجاد اشتغال حمایت از تولید ملی است.

محمد شهاب با تذکر به اینکه کارکرد دولتمردان در عرصه اقتصادی کشورها این است که حمایت گر خوبی برای اقتصاد کشور خود باشند گفت: روش اینکه یک دولت بتواند در عرصه اقتصاد خود مؤثر کار کند این است که سیاستهای پولی درستی داشته باشد. سیاستهای پولی اشتباه کشور را وارد بحران کرده است یعنی معضلی که به وجود آمده  نشئت گرفته از درون خود سیاستهای پولی است چون تنظیم حجم نقدینگی در گردش در اختیار بانک مرکزی و دولت است و سهم مواردی همچون تحریم به مقداری ناچیز است  که قابل نادیده گرفتن است.

* میزان حجم نقدینگی فعلی در کشور انعکاس سیاستهای وارداتی است

این پژوهشگر اقتصادی با تصریح بر اینکه بسیار بعید است بتوانیم نقدینگی فعلی را کنترل کنیم و به سمت تولید بکشانیم گفت: برای رونق در بازار چاره ای نداریم که به سمت نقدینگی جدید برویم چرا که نقدینگی اخیر نشئت گرفته از تغییر ساختار اقتصاد ایران به اقتصاد وارداتی است و شبه پول آن بالا رفته است؛ یعنی یک عده به خاطر واردات پول بسیار به دست آورده اند پولشان را به بانک برده اند و سود کلانی به دست آورده اند.

 محمد شهاب با اشاره به ضرورت تغییر ساختار اقتصادی ایران از واردات محور بودن گفت: نقدینگی­های اخیر انعکاس ساختار وارداتی در چند سال اخیر است و این نقدینگی هرگز به سمت تولید نمی آید و برای اینکه نقدینگی وارد چرخه تولید شود بایستی سیاستهای پولی تغییر پیدا کند.

این کارشناس اقتصادی با ابراز اینکه وقتی اقتصاد کشور  شاهد رکود تورمی است یعنی احتیاج به تغییر رویکرد دارد گفت: به نظر می رسد یکی از اقداماتی  که باید صورت بپذیرد تعطیل کردن بازار ثانویه است.

* منافات داشتن تشکیل بازار ثانویه ارزی با دنباله روی از سیاستهای اقتصاد مقاومتی

وی با انتقاد از سیاستهای ارزی دولت گفت: این چه سیاستی است ارز را برای واردات بدهیم. ما باید به دنبال بی نیازی از ورود کالاهای اساسی، خوراک،  باشیم نه اینکه برای جلوگیری از تورم در این زمینه به دنبال  تشکیل بازار ثانویه ارزی باشیم و تشکیل آن یعنی در تأمین نیازهای اولیه خود وابسته هستیم.

محمد شهاب با ابراز اینکه  تشکیل بازار ثانویه برای مردم و اقتصاد ایران چشم انداز روشنی ندارد چرا که نتیجه آن تغییر ساعتی قیمتها و تحت شعاع قرار گرفتن نیازهای اساسی مردم خواهد بود گفت: راه حل تکیه بر اقتصاد مقاومتی و تلاش در بی نیازی کالاهای اساسی است که با توجه به شرایط جغرافیایی کشور نیز کار سختی نیز نیست اما به جهت اینکه آسانترین راه نیز نیست به آن بی­ توجهی می شود و چوب این بی­ توجهی را ملت ایران با بالا و پائین شدن کالاهای اساسی روزانه مورد نیاز  خود می­بینند.

این پژوهشگر اقتصادی با یادآوری  ظرفیتهای عظیم کشور برای تأمین نیازهای اساسی خویش گفت:  اگر مدیران اجرایی کشور به فرامین رهبری و اسناد بالا دستی در تحقق اقتصاد مقاومتی  بی توجهند  لااقل به اقداماتی که در این زمینه  کشورهای صنعتی انجام داده اند توجه کنند و سیاستهای پولی و مالی آنها را به دقت ملاحظه کنند و با سیاستهای مالی و پولی کشورمان مقایسه کنند که در این صورت متوجه خواهند شد که آنها برای تحقق اقتصاد مقاومتی در کشورهای خود چه اقداماتی انجام می دهند و بر خلاف کشور ما تمامی سیاستهای پولی و بانکی آنها در خدمت تحقق اقتصاد مقاومتی است.

وی افزود: برای نمونه برخورد کشورهای صنعتی را با مسئولان کشورمان در مواجهه با کسانی که ایده و خلاقیت دارند مقایسه کنیم که در این کشورها برای افراد صاحب فکر و کارآفرین انواع و اقسام کمکهای مستمر بلاعوض وجود دارد تا آن  شخص ایده خود را تجاری سازی کند و بعد از  این مرحله همچنان  چتر حمایتی  دولت وجود دارد.

محمد شهاب با انتقاد از رویه دولتمردان در برخورد با کارآفرینان و مؤسسات دانش­بنیان گفت: آیا در ایران متفکری نیست دولت در 5 سال گذشته چقدر از مؤسسات دانش بنیان حمایت کرده آیا هیچ یک از آنها برای اقتصاد کشور مفید نبودند که اکنون همه آنها از بی توجهی ها گله مند هستند.

این کارشناس اقتصادی با انتقاد از رویه سیاستهای پولی و بانکی که بر مبنای واردات است گفت: سیاستهای پولی بانک مرکزی باید حمایت از شکوفایی استعدادهای کشور باشد.

وی افزود: بانک مرکزی اروپا سالیانه با پرداخت 1000 میلیارد یورو کمک بلاعوض از استعدادهای خود در حوزه کارآفرینی حمایت می کند در حالی که اگر دولت به این نتیجه برسد که باید از کارآفرینان و شرکتهای دانش بنیان حمایت کند به پرداخت وام اکتفا می کند.

محمد شهاب با انتقاد از رویه پرداخت وام برای حمایت از کارآفرینی گفت: کارآفرینی جزء مواردی دیر بازده است و پرداخت وام به آنها با توجه به اقساط آنها بیش از اینکه کمک بیش از اینکه کمک باشد باری برای کار آفرینان است.

این کارشناس اقتصادی ایراد دیگری نیز که در اقتصاد کشور وجود دارد اما در اقتصاد غرب که ادعای اقتصاد آزاد دارند وجود ندارد آن است که اجازه نمی­دهند تعیین قیمت مصرف کننده (CPI) بر اساس بازار باشد بلکه ملزم می کنند که تولید کننده بر اساس هزینه هایی کرده کالای خود را عرضه کند و اجازه نمی دهند بر اساس نیاز مشتری قیمت رشد فزاینده­ای کند.

وی با اشاره به بی توجهی های صورت گرفته نسبت به اقتصاد مقاومتی در سیاستهای سالهای اخیر گفت: اساس اقتصاد مقاومتی اقتصاد درون زا بودن است. بایستی مسئولان مربوطه از خود بپرسند  معنای اقتصاد درون زا چیست  و تعریف آنها از اقتصاد مقاومتی چیست چرا که تعریف برخی از  دولتمردان از اقتصاد مقاومتی و اقتصاد درون زا با تعریفی که تمام اقتصاد دانان دنیا پذیرفته ­اند متفاوت است.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید