آفتابه لگن....!

کدخبر: ۴۵۸۳۸۸
حکایت تلخ مدیریت منابع آب و توزیع آن درایران علیرغم داشتن دستگاه‌های اداری واجرائی عریض وطویل آنهم دردوران تغییرات آب وهوائی(تغییراقلیم) که کشور ما هم ازشرکای جرم این پدیده جهانی محسوب می‌شوداز زبان طنز «آقارشید»شنیدنی است!
آفتابه لگن....!

علامه دهخدا هم در یکی از چرند و پرندهایش با عنوان "آفتابه لگن شش دست،شام وناهارهیچی"می نویسد:

در میان ما ملت ایران با بیست کرورجمعیت، پنج کروروسیصدو پنجاه وهفت هزار وزیر،امیر،سلطان،شارژدافر و...داریم.گذشته ازاین ها خدا برکت بدهدشش کروروچهارصدوپنجاه ودوهزاروششصدوچهل ودو نفر آیت الله،حجت الاسلام امام جمعه، پیشنماز و ...داریم علاوه بر این ها باز چهارکرورشاهزاده،آقازاده،ارباب،و...داریم،زیاده بر این ها اگرخدابگذارد سه هزاروکیل بلدیه،منشی و ... داریم.همه طبقاتی که عرض شددو قسم بیش تر نیستند:یک دسته روسای ملت ویک دسته اولیای دولت. ولی هردودسته یک مقصودبیش ندارند، می گویند شماکار کنید، زحمت بکشید،آفتاب و سرما بخورید،لخت و عور بگردید،گرسنه و تشنه زندگی کنید، بدهید ما بخوریم و شما را حفظ و حراست کنیم!

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید