خون‌بهای افشاگری

کدخبر: ۲۴۷۶۴۹
قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار عربستانی موجب شد تا تجارت فردا این پدیده را زیر ذره بین قرار دهد.

به گزارش اقتصادنیوز،گزیده ای از مطلب مولود پاکروان به شرح زیر است:

تعداد روزنامه‌نگارانی که عامدانه مورد هدف قرار گرفته و کشته شده‌اند از تعداد روزنامه‌نگاران کشته‌شده در مناطق جنگی بیشتر شده. ویکتوریا مارینوا هم خبرنگار جنگ نبود. یکی از خبرنگاران تلویزیونی بلغارستان بود که اندکی قبل از آنکه در شمال روسیه و در کنار دانوب کشته شود، در برنامه‌اش از فساد در صندوق‌های اروپایی پرده برداشت. بارومتر «گزارشگران بدون مرز» از آغاز سال جاری تاکنون مرگ دست‌کم 56 روزنامه‌نگار حرفه‌ای را به ثبت رسانده است. 

 مایه تاسف آنکه، به ندرت مشخص می‌شود چه کسی این صداهای مخالف و منتقد را خاموش کرده است. گزارش‌ها نشان می‌دهد از هر 10 مورد، 9 مورد از کسانی که دستور قتل روزنامه‌نگاران را صادر کرده‌اند، آزادانه مشغول گشت و گذارند. از زمان کشته شدن گالیتزیا در مالت، رسیدگی به پرونده قتل او تقریباً هیچ پیشرفت چشمگیری نداشته است و این واقعیت برای کسانی که پا در حیطه پرخطر افشاگری می‌گذارند یک پیام بسیار جدی دارد: کسی از جان شما محافظت نخواهد کرد!

در مدت شش ماه گذشته، 45 روزنامه‌نگار در 15 کشور مختلف به طور مخفیانه مشغول کار و تحقیق‌اند تا پرونده‌ای را که روزنامه‌نگار مالتی، دافته گالیتزیا روی آن کار می‌کرد به اتمام برسانند و منتشر کنند. کار گروهی بی‌تردید بهترین محافظت برای روزنامه‌نگاران است. اگر 10 یا 20 یا 30 روزنامه‌نگار بتوانند جای فرد قبلی را بگیرند، آن‌وقت کشتن یک روزنامه‌نگار تحقیقی بی‌معنا خواهد بود. شاید بتوان صدای یک یا دو خبرنگار را ساکت کرد. اما اگر این افشاگری جهانی شود، «پیام» قدرتی چند برابر پیدا می‌کند.

در سراسر دنیا روزنامه‌نگاران با تماس‌های تلفنی متعددی از سوی سیاستمداران و تاجران روبه‌رو می‌شوند که از آنها می‌پرسند چرا درباره فلان موضوع یا در مورد خودشان مشغول تحقیق هستند. پرسش‌هایی که گاهی با تهدید برای مسکوت ماندن ادامه تحقیقات همراه می‌شود. به نظر می‌رسد در چنین فضایی که حتی درخواست اطلاعات به سادگی می‌تواند روزنامه‌نگار را به دردسر بیندازد، ضمانتی برای مخفی ماندن روند تحقیق و افشاگری وجود ندارد. به همین دلیل نیاز به قوانینی حس می‌شود که بتوانند هویت روزنامه‌نگاران یا فعالان مدنی را که می‌خواهند نقش خود را به عنوان نگهبان اجتماعی ایفا کنند، مخفی نگه دارد.

قتل یک روزنامه‌نگار کاری نیست که پنهان و خاموش بماند. کاری که توسط گروه‌های جرائم سازمان‌یافته، تاجران فاسد یا سیاستمداران انجام می‌شود دیر یا زود سر و صدایش درمی‌آید. اما چطور این گروه‌ها به آسانی مرتکب قتل می‌شوند؟ می‌توان گفت در هر مورد بی‌شک تحلیل هزینه- فایده صورت گرفته است: با کشتن این خبرنگار چه منافعی عایدم می‌شود؟ و با چه خطراتی روبه‌رو خواهم شد؟ تغییر پاسخ این تحلیل به نفع خبرنگاران، برای حفاظت از جان آنها ضروری است. لازم است که هزینه‌های چنین اقدامی افزایش و فواید آن کاهش پیدا کند. 

ضعف دولت در حمایت از روزنامه‌نگاران نیز معضل دیگری است. دولت‌های پوپولیست یا اقتدارگرا، نه‌تنها از آزادی بیان و ارزش‌های جامعه دموکراتیک حمایت نمی‌کنند که می‌کوشند با تخریب و تضعیف روزنامه‌نگاری و آزادی بیانی که ابزار، الزام و دستاورد آن است، راه را بر افشای دست‌های فاسد پشت پرده ببندند. نخست‌وزیر ایتالیا روزنامه‌نگاران را فاحشه می‌خواند. نخست‌وزیر چک اسلحه خودکاری را نشان می‌دهد که روی آن نوشته «برای روزنامه‌نگاران». و ترامپ نیامده شمشیرش را برای رسانه‌ها و خبرنگاران از رو می‌بندد. در چنین دنیای ترسناکی، نه ضمانتی برای جان خبرنگاران وجود دارد، نه می‌توان انتظار داشت قاتلان آنها شناسایی شوند.

در دنیایی که فساد در آن رو به گسترش است، بی‌تردید فشار بر روزنامه‌نگارانی که می‌کوشند منشأ فساد را افشا کنند تشدید خواهد شد. اما، دنیا نمی‌تواند ساکت بنشیند تا قتل روزنامه‌نگاران یا آزار و تهدید آنها به یک هنجار تبدیل شود. این زنجیره‌ای است که باید با همکاری و تشریک مساعی خود روزنامه‌نگاران شکسته شود. روزنامه‌نگاران باید به یاری یکدیگر بیایند و ضامن بقای افشاگری باشند. تداوم کشف و بیان حقایق، پیروزی بزرگی است.

لینک متن کامل

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید