از این نویسنده

  • یک- در اسطوره‌های یونانی، روایتی است از مرد غول‌پیکری به نام پروکروستس که در کنار جاده‌‌ای زند‌گی می‌کرد. این جاده به شهر آتن می‌رسید. گاهی هم گفته‌اند که او دزدی بوده با آوازه پیچیده در همه آفاق. گویند مردمان چون به هوای رفتن آتن از آن جاده می‌گذشتند، پروکروستس آنان را یگان یگان به خانه خود فرامی‌خواند.

  • یک- رگ خواب ابدی قدرت تملق است؛ در کتاب «خرنامه» از زبان الاغ داستان خطاب به اصحاب قدرت می‌خوانیم: «و اگر من به‌جای بزرگان عصر بودم، همیشه یک دوست صدیق راستگویی با خود نگاه می‌داشتم و او را از دروغ و تملق منع می‌کردم و ملزم می‌داشتم که حقیقت احوال و صدق واقع را به من باز نماید. چنان‌که بزرگان قدیم همیشه در دربار خود طرخان و طلخک داشتند و کارشان همین بود که بی‌تملق و چابلوسی، قصور و معایبی که ناشی می‌شد، به صراحت بیان می‌کردند. حالا که طرخان و طلخک نیست، روزنامه‌ها این صنعت را پیشنهاد خود ساخته‌اند و همه کس را از معایب خود ملتفت می‌کنند، اما چه فایده.» (خرنامه، ص 106)

  • یک-رویدادها و بحران‌ها یک نشانه هستند: نشانه‌ای -به بیان کانت- توامان «یادآورنده، نماینده و پیشگویانه». این نشانه، نشان می‌دهد که همیشه چنین بوده است (نشانه یادآورنده)؛ هم‌اکنون نیز چیزهایی دال بر یک رویداد روی می‌دهد (نشانه نماینده) و سرانجام، نشان می‌دهد که همیشه نیز چنین خواهد بود (نشانه پیشگویانه). کانت، هشدار می‌دهد که نشانه یاد‌آورنده، نماینده و پیش‌بینی‌کننده را نه در رویدادهای بزرگ، بلکه در رویدادهایی باید جست که بسیار کم‌شکوه‌تر و کم‌نمود‌تر هستند. از این منظر، این وجه رویداد یا بحران نیست که معنا دارد، بلکه آنچه رویدادی را می‌سازد که ارزش یاد‌آورندگی، نمایندگی و پیش‌بینی‌کنندگی دارد.

  • یک: امروز، یک‌بار دیگر هگل بر در اصحاب قدرت ما حاضر شده و به‌ آنان می‌گوید: «همه‌ چیز به فهمیدن و بیان‌ کردن امر حقیقی و واقعی منوط است.»

  • یک) آناکرونیسم anachronism یا زمان‌پریشی یا نابهنگامی، همچون دستکاری در ترتیب اجزای یک داستان و پس‌وپیش‌کردن آن است – داستانی را فرض کنید که مردی غارنشین غذایش را در مایکروویو گرم می‌کند، یا رمان قدیمی را که در آن شخصیت‌ها به ‌جای نامه ‌نوشتن، به یکدیگر پیامک می‌دهند، یا مردمانی سنتی که تلاش می‌کنند رفناری مدرن به ‌نمایش بگذارند، یا سیاست‌پیشگانی آماتوری که سعی دارند در هیبت و صورت حرفه‌ای ظاهر شوند.

  • یک- اسپکتروفوبیا نوعی اختلال اضطرابی است که به ترس از آینه یا چیزی که در آن منعکس می‌شود، گفته می‌شود. افراد مبتلا به اسپکتروفوبیا ممکن است از دیدن تصویر خود در آینه، خود آینه و یا توهم دیدن اشیای ماوراءالطبیعه در آینه، احساس وحشت (حملات پانیک) کنند. در این وضعیت، بسیاری از این افراد دچار پریشانی و آشفتگی، یا رفتارهای اجتنابی، مازوخیسم، سادومازوخیسم، اختلال نظری و عملی و پریشانی روحی و روانی و احساسی و ذهنی می‌شوند.

  • 1- من با انجمن علوم سیاسی بیش از هر چیز، همسازی نیروهای متفاوتی را که بر هم اندرکنش دارند، تجربه کردم. در قاب و قالب انجمن، مجموعه‌هایی از نیروهای نامتجانس در نسبت با یکدیگر نوعی «هم‌نشانی» ‌آفریدند: همان «تکثری که از عناصر نامتجانس تشکیل شد، اما از این عناصر با‌هم‌عمل‌گر/اندیش، نوعی هم‌نشانی شکل گرفت که واحد می‌نمود.

  • یک- بازی‌پیشگان عرصۀ قدرت و سیاست امروز ایران در نوعی وضعیت «استیصال» به‌سر می‌برند؛ و کنش‌ها و واکنش‌ها و تصمیم‌ها و تدبیرهای آنان عمدتا تحت تاثیر چنین وضعیتی است.

  • یک: در جامعۀ امروز ایرانی، شعار «من یک مهاجر هستم» (مهاجر و مهاجرت در معنای موسع آن)، به‌طور فزاینده‌ای در حال تبدیل‌شدن به یک امر سیاسی و کنش گفتاری از نوع و جنس اعتراضی، است.

  • یک-زیادی ذوق‌زده به‌دنبال حذف دیگری ندوید، چون بعید نیست از آن جلو بزنید و دیگری را پشت سرتان جابگذارید. (با بهره‌ای آزاد از اپرای سه پولیِ برشت) ژیژک در کتاب «کژنگریستن» از تجربۀ پاردوکسیکال افزایش تأثیر لیبدویی یک ابژه، با ما سخن می‌گوید که هر زمان کوششی برای کاهش و از میان بردن آن به عمل می‌آید، محقق می‌شود.

  • یک) اکسل هونت از دیدگاهی هگلی-مکتب فرانکفورتی، مسئله‌ی ‌شناسایی را بررسی کرده است. از نظر او، هر جامعه‌ای که به کاربست شناسایی از حیطه‌ خصوصی گرفته تا حیطه‌ عمومی التفاتی نکند، ناگزیر زوال خواهد یافت.

  • یک-می‌خواهم در این شرایط فترت اصلاح‌طلبی که به گفتۀ گرامشی قدیم در حال احتضار است و جدید امکان تولد ندارد، و نیز، در این شرایط تعلیق و تعطیل جریان اصلاح‌طلبی، با بهره‌ای آزادانه از اصطلاحات «دموکراسی نااهل» کلود لوفور و «دموکراسی شورشی» میگل ابنسور، به طرح نوع دیگری از اصلاح‌طلبی، یعنی «اصلاح‌طلبی شورشی» بپردازم و آن را به امکان و استعداد یک گفتمان آلترناتیو و هژمونیک برای تاریخ اکنون -و تاریخِ در راه- جامعۀ ایرانی بیارایم.

  • یک- لائوتزو، حدود پانصد و پنجاه سال قبل از میلاد مسیح، در کتاب «تائو تِ چینگ» می‌نویسد: در میان سرداران مثلی هست که می‌گوید: «قبل از اولین حرکت بهتر است صبر کنید و خوب اوضاع را بررسی کنید. قبل از یک متر پیشروی بهتر است هزار متر عقب‌نشینی کنید.»

  • یک- وقتی از عرض خیابان رد می‌شویم نوعی محاسبه ناخودآگاه ذهنی، اولا، میان فاصله خود تا انتهای عرض خیابان و فاصله خود با ماشین‌ها و ثانیا، میان سرعت خود و سرعت ماشین‌ها، داریم.

  • یک- آیا اساسا در این شرایطی که نزد بسیاری از انسان‌های در رنجِ این مرز و بوم، زندگی از زندگی تهی شده، زیستن در بودن محو شده و بودن نیز حوصله بودن و ماندن را از دست داده، امکان تحقق زندگی خوب درون زندگی بد وجود دارد؟

  • یک-این‌روزها، مثل تمام روزهای آستانۀ انتخابات، بازار قدرت و سیاست از هر روز دیگری پررونق‌تر است.

  • ۱امروز بسیاری از اهالی فضل و دانش ما، ‌به‌جای تقریر تاریخ اکنون خود، با جهشی دیالکتیکی به آینده پرتاب شده‌اند و هر یک از ورای نگاه خیره‌ی خود تصویری از ایرانِ پساکرونایی نقاشی کرده و تلاش دارد آن را بر در و دیوار ذهن و روان و فهم جامعه نصب کنند.

  • یکم: از آن زمان که گذر از «خانواده» به «جمعیت» -نه هم‌چون مجموعی از انبوه خانوارها، بلکه به‌مثابه پدیده‌ی منحصربه‌فردی که متغیرها و قاعده‌مندی‌های ویژه‌ی خود را داراست- بستری مهیا برای بسط حکمرانی از یک قلمرو کوچک به یک گستره‌ی وسیع را فراهم کرد و حوزه‌ی جدیدی از واقعیت، یعنی جمعیت برای مداخله‌های حکومتی کشف شد، شاهد ظهور دانش خاص جمعیت، یعنی «اقتصاد سیاسی» هستیم.

پربازدیدترین‌ها