در نشست «جریان‌شناسی رسانه‌های عرب زبان منطقه» انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا مطرح شد

تغییر استراتژی مهم رسانه‌های عربی

کدخبر: ۶۰۱۸۷۷
«مدیریت بحران» همزاد همیشگی «رسانه» درمنطقه غرب آسیا است. این بحران‌ها را پایانی نیست از بحران سیاسی واقتصادی و نظامی و امنیتی گرفته تا بحران بین‌المللی. فرقی ندارد که در شاخ آفریقا قرار گرفته باشد یا در حاشیه خلیج فارس. رسانه‌های این منطقه، گریزی از بحران ندارند. وجود بحران‌های متعدد، نقش‌های مهمی را بر رسانه تحمیل کرده است از بسیج افکار عمومی تا اقناع ملی. همین موجب شده تا این رسانه‌ها عمل به «رسالت تاریخی» را وظیفه خود بدانند.
تغییر استراتژی مهم رسانه‌های عربی

اگر روزگاری تنها روزنامه و رادیو وتلویزیون به عنوان مرجع انتشار اخبار نقش خود را ایفا می‌کردند امروزه با تولد رسانه‌های نوین و گسترش فضای مجازی، رسانه‌های متعددی در اختیار کاربران قرار گرفته که به کمک آن می‌توانند اخبار را در کمترین زمان دریافت کرده و زمان را از دست ندهد . قابلیتی که بستر افول روزنامه‌ها را فراهم کرد و صف انتظار برای خواندن روزنامه را به آرشیو تاریخ سپرد.

رسانه‌های عرب زبان به عنوان سرآمدان رسانه‌های منطقه ، فراز و فرو زیادی را تجربه کردند از تبدیل شدن به بازوی پروپاگاندای عبدالناصر برای تهییج افکار عمومی جهان عرب علیه اسراییل تا پوشش همیشگی بحران‌های روزمره و درگیری منطقه‌ای . ایفای نقش‌های چندگانه رسانه‌های عرب زبان منطقه غرب آسیا موجب شد تا «دپارتمان ارتباطات و رسانه» نشستی را تحت عنوان «جریان شناسی رسانه‌های عرب زبان منطقه» با حضور محمد علی سبحانی سفیر سابق ایران در لبنان و قطر و اردن و مصیب نعیمی کارشناس منطقه و سردبیر سابق روزنامه الوفاق با مدیریت افسانه مظفری «مدیر دپارتمان ارتباطات و رسانه انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا» برگزار کند تا شرایط و کارکردهای این رسانه‌ها و جریان‌شناسی آنها بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد.

غرب آسیا

 

* ضرورت جریان‌شناسی رسانه

در ابتدای جلسه ، افسانه مظفری دانشیار دانشگاه و مدیر گروه علوم ارتباطات دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، ضمن جریان‌شناسی رسانه  و تبیین کارکردهای رسانه گفت: رسانه‌ها به عنوان یکی از منابع قدرتمند شکل دهنده افکار عمومی به شمار آمده و و ایفاگر نقش‌های متعددی از جمله کنترل و مدیریت جامعه هستند. یعنی هر پیامی که در رسانه‌ها انتشار می‌یابد، متضمن اهداف آن رسانه است. بنابراین امروزه که بشر در معرض بمباران گسترده و پرحجم انواع تولیدات رسانه ای قرار دارد، باید به شناخت ترفند‌های رسانه‌ای اهتمام ورزد و به ابزارهای تشخیص آنها مجهز باشد. بر این اساس، تشخیص جهت گیری رسانه‌های منطقه و جهان به آشنایی از گرایشات و عقبه فکری آنها بر می گردد.

مدیر دپارتمان ارتباطات و رسانه در ادامه افزود: با این دیدگاه که رسانه‌ها در مهندسی و شکل‌گیری افکار عمومی و همچنین در کنترل و مدیریت جوامع، نقش بسیار مهم و جدی را بعهده دارند، این ابزارهای قدرتمند را می توان وسیله‌ای برای تحقق استعمار نو بشمار آورد.

مظفری تصریح کرد: در استعمار فرا نو، هدف استعمارگران، به جای استعمار کشور یا منطقه ای ویژه، تسلط بر انسان‌هاست. به عبارت دیگر، استعمار فرانو همه جهان را با تمام امکاناتش هدف قرار می‌دهد و به کمک فن آوری اطلاعات و دانش ارتباطات، مرزهای کشورها، ملت‌ها و دولت‌ها را درهم می نوردد و با تک تک انسان‌ها به عنوان اهداف استعماری خود ارتباط برقرار می‌کند. در استعمار فرا نو، مسائل جهانی با کنترل مبادی فرهنگ سازی جهانی و کنترل نهادهای بین‌المللی، مهار و کنترل همه جهان بر اساس امیال و منافع استعمارگران امکان پذیر می‌شود. در چنین نظامی ، استعمارگران در تمامی جنبه‌ها از جمله  نظامی و اجتماعی، به برنامه ریزی و سیاست گذاری می‌پردازند و  با استفاده از روش‌ها و ابزار متنوع و متفاوت از جمله رسانه‌ها، بر افکار عمومی و نظام جهانی تسلط یابند.

این استاد ارتباطات به همسویی مقطعی رسانه‌ها اشاره کرد و گفت: اگرچه با همه‌گیری رسانه‌های نوین اجتماعی در جوامع مختلف با توجه به شرایط  فرهنگی حاکم بر آن جامعه، با نفوذ و تسلط قدرتمند رسانه‌ها در جهت تغییرات فرهنگی و اجتماعی روبرو بوده‌ایم، اما در برخی از جوامع هم با توجه به شرایط فرهنگی حاکم، شاهد همسویی رسانه‌ها با این  ارزش‌ها و عناصر فرهنگی بوده‌ایم. رسانه های جهان عرب هم که در دوران اخیر از این قواعد مستثنی نبوده و با فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کردند که قابل تامل و بررسی هستند. لذا تلاش می کنیم در این نشست از نظرات ارزشمند روزنامه نگار برجسته مصیب نعیمی سردبیر سابق الوفاق و محمدعلی سبحانی سفیر اسبق لبنان و اردن و قطر بهره ببریم.

*آزادی عمل در خارج از مرزها 

نعیمی در ابتدای جلسه در پاسخ به این سوال که «رسانه‌های عرب زبان واجد چه وجه تمایزی هستند و بیشتر به چه گروه و جریانی وابستگی دارند؟ » گفت: با توجه به سابقه چهل و چند ساله من در مطبوعات، خبرگزاری‌ها و شرکت در سمینارها و کنفرانس‌ها می‌توان گفت که برخی ازرسانه‌های عرب به کشور متبوعه که در آن چاپ می‌شود یا احزاب و گروهایی که حامی مالی  آن هستند، وابستگی دارند. گاهی احزابی که در این کشورها فعالیت دارند، اغلب چند رسانه دارند. این رسانه‌ها، قالب روزنامه مکتوب یا الکترونیکی داشته و تنها در صورت حمایت مالی می‌توانند به فعالیت خود ادامه دهند. البته روزنامه‌های مستقل هم وجود دارند.

نعیمی سردبیر سابق روزنامه الوفاق در ادامه افزود: در چنین شرایطی، روزنامه‌های مستقل و بدون وابستگی به جریان یا گروه خاص، کمتر امکان حیات پیدا می‌کنند زیرا میزان تاثیرگذاری هر رسانه به حضور کارشناسان زبده و متبحر بازمی‌گردد که استخدام آنها نیازمند توان مالی بالا است. در واقع وسع مالی رسانه، تعیین کننده میزان بکارگیری خبرنگاران و تحلیلگران زبده است.

این روزنامه‌نگار با سابقه، نحوه پوشش اخبار را به گستره توزیع مرتبط دانست و گفت:  رسانه‌های دولتی به فراخور شرایط، بازتر یا بسته‌ترعمل می‌کنند. رسانه‌های فعال و موثر جهان عرب در خارج از محدوده حاکمیتی کشورشان آزادی عمل بیشتری دارند البته این نشریات گاه اجازه توزیع در خود کشور را ندارند. نکته بسیار مهم این است که  نشریات مکتوب عربی که آزاداندیشانه برخورد می‌کنند، نسبت به کشورشان که بودجه آنها را تامین می‌کند،نگاه مثبت و گاه همراه داشته و علیه آن مطلب نمی‌نویسند.

*نقطه عطف بهارعربی

سبحانی ضمن ابراز همدردی نسبت به درگذشت طلال سلمان روزنامه‌نگار برجسته جهان عرب و سردبیر باسابقه روزنامه السفیر، رسانه‌های عرب را تقسیم‌بندی کرد و گفت: به نظر من لازم است تا  ابتدا مقدماتی مطرح شود،سپس می‌توان  تقسیم‌بندی را انجام داد که هر یک از زاویه خاص صورت گرفته است. کشورهای عربی را به لحاظ خصوصیات فرهنگی،می‌توان به سه بخش کلی تقسیم  کرد. یکی کشورهای شمال آفریقا است که سوابق گذشته آنها به دلیل ساختار فرهنگی « صلح‌طلب با رفتار ملایم‌تر» دارند. یک منطقه دیگر، خلیج فارس بوده که فرهنگ صحرایی و قبیله‌ای داشته وکشورهای گرم و خشک محسوب می‌شود اما به دلیل ظهورامپراتوری نفتی شرایط اشون خیلی متحول شده است اما زمینه فرهنگی کماکان وجود دارد. سومین گروه کشورهای اطراف اسراییل هستند که با توجه به تشکیل دولت اسراییل، ساختار نظامی پیدا کردند و به خاطر درگیری با اسراییل از قطار توسعه جا ماندند.

سبحانی در تقسیم‌بندی دیگری افزود: تقسیم‌بندی دیگری وجود دارد که حکومت قومی – عربی و جمهوری دارند که در واقع جمهوری نیستند بلکه کودتایی هستند. این دولتها در واقع مسیر مبارزه اسراییل را رفتند اما در مسیر مبارزه با اسراییل خودشان به دولت‌های غیر‌پاسخگو تبدیل شدند. همچنین یک تقسیم بندی دیگری وجود دارد که طرفداران صلح و مخالفان صلح هستند. اگر طرفدران صلح پیروز شوند،رسانه‌ها به آنها نزدیک می‌شوند. تقسیم‌بندی دیگر دموکراسی خواهان و مخالفان دموکراسی است. این جریان در سال ۲۰۱۱ بدنبال بهار عربی ظهور کرد. تقسیم بندی دیگر، داشتن نگاه تاریخی است. در کشورهای عربی قبل از صلح مصر و در زمان عبدالناصررهبری قومی – عربی وجود داشت که رسانه های نوشتاری و شنیداری به این دغدغه پرداختند. اکثر مردم یک رادیوجیبی داشتند که پیگیر آن بودند که عبدالناصر چه چیزی می‌گوید. بعد از دوره ناصر، شرایط  تغییر کرد و رسانه‌های تصویری و شنیداری و نوشتاری به خدمت طرفداران صلح و مخالفان صلح درآمد.

 *تسلط جریان قومی بر رسانه

سفیر سابق ایران در لبنان در ادامه افزود: به منظور شناخت بهتر لازم است تا وضعیت لبنان مورد بررسی قرار بگیرد. در لبنان بسیاری از رسانه‌ها همچون السفیر، نگاه سوسیالیستی خود را از دست ندادند. در حال حاضر با وجود تغییرات رخ داده جریان قومی بر بسیاری از رسانه‌ها حاکم است. در واقع، بعد از عبور از جریان صلح و در سال  ۲۰۱۱ ( شروع بهار عربی)  همراه همه جهان تغییراتی در دنیای عرب رخ می‌دهد کم کم روشنفکری  جای خود را به قومی -عربی و حتی قومی- اسلامی می‌دهد. در حالیکه گرایش روشنفکران دموکراسی‌خواهی است. فضای مجازی در خدمت فعالان سیاسی قرار گرفت و رسانه  خودش را به تمام حکومت‌ها تحمیل کرد و تمام دیکتاتورهای عرب با افشاگری همین افراد بسیار کم تجربه  و جوان ساقط شدند و آنها توانستند شرایط را به نفع خود تغییر دهند.

سفیر سابق ایران در قطر تصریح کرد:  جریان دیگری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کم کم خود را نشان داد و نیروهای اسلامی هم شروع به نوشتن کردند. این جریان در سال ۲۰۱۱ به شکل جدی تری خود را نشان داد زیرا اخوان المسلمین به صورت یک جریان دینی در جهان اسلام و دنیای عرب خود را نشان داد و  چند تا حکومت را سرنگون و حضور فعالی در عرصه سیاست پیدا کرد.

سبحانی در ادامه افزود:  به منظور جریان شناسی رسانه‌های عرب، بهتر است تا اتفاقات الجزیره مورد بررسی قرار بگیرد تغییری که در الجزیره رخ داد و قطر به عنوان اسپانسر اخوان المسلمین خود را مطرح کرد. قطر با رسانه الجزیره که رسانه شنیداری و تصویری بود توانست جریان اسلامی عربی را برجسته کند. این جریان همچنان وجود دارد و با فراز و نشیب نقش خود را ایفا می‌کند . همانگونه که عبدالناصر توانست همه مرزهای عربی را با سخنرانی‌ها ، پیام‌ها و بیانیه‌ها تغییر بدهد. رسانه توانسته نقش مهمی را در دنیای عرب بازی کند.

سبحانی به رویکرد دولتها اشاره کرد و گفت: گاهی حکومت‌ها رسانه و روزنامه نگاران را خریده و کار خود را پیش  بردند و به کمک این روش مخاطبان را اقناع کردند. به هر حال مردم دغدغه مالی بیشتر دارند و این ابزار خوبی در دست حکومت است. با توجه به حاکمیت روند دموکراسی‌خواهی در جهان عرب، مردم به خیابان آمدند اما حکومت آنها را به رگبار بست و تحت تاثیر جریانات افراطی مذهبی و قومی و تحولات منطقه و عملکرد بیگانگان ، اتفاقی که قرار بود رخ بدهد متوقف شد و مردم سوریه نتوانستند حکومت مورد نظر خودشان را داشته باشند اما این به این معنا نیست که روند آگاهی‌بخشی مردم در دنیای عرب متوقف شده است و از بین برود. مردم سوریه به محض اینکه فرصتی فراهم شود به خیابان آمده و مطالبات خود را پیگیری می‌کنند و حتی از حرکتهای  داخلی ایران حمایت می کنند .

سفیر سابق اردن گفت: دوم اینکه جریان دموکراسی خواهی به عنوان یک مطالبه مطرح شد و هدف این بود که قدرت باید به دست دموکراسی خواهان یعنی مردم بیفتد. این واقعیت را باید همواره مدنظر قرار داد که حاکمان در کشورهای پادشاهی و به ظاهر جمهوری از حوادث ۲۰۱۱ استقبال نکردند. عربستان در سوریه فعال شد تا در اتفاقات سوریه  حضورفعالی داشته باشد. اما حاکمان با روند دموکراسی خواهی مخالف کردند. البته کشوری مثل مراکش یا تونس شرایط برگزاری انتخابات آزاد را فراهم کردند و تا حدودی توانستند بحران را جمع کرده و مدیریت کنند همچنان که در الجزایر هم این موضوع رخ داد. اما در جاهایی مثل سوریه و لیبی نخبگان نتوانستند روند دموکراتیزایشن را پیاده کنند اما این به معنی پایان مطالبات نیست بلکه هر فرصتی پیش بیاید مردم اعتراض خود را علنی می‌کنند. الان هم دیکتاتورها مدعی هستند که اگر به حرف ما گوش ندهید کشورتان همچون سوریه نابود می‌شود. این حرف به هیچ وجه قابل قبول نیست اگر نگران کشور هستید اجازه بدهید که مردم حرف بزنند و روزنامه‌ها و احزاب آزاد باشند.

*مدیریت افکار عمومی

نعیمی در پاسخ به این سوال که «وضعیت روزنامه‌نگاری و روزنامه‌نگاران  به چه صورت است و آیا توانستند جریان‌های فکری را هدایت کنند و آیا ازادی اطلاعات وجود دارد و آیا روزنامه‌نگاری انتقادی جایگاهی دارد؟» گفت:باید بین روزنامه‌نگار و روزنامه‌نگاری تفکیک قائل شد. نقش آفرینی روزنامه‌نگاران به شخصیت افراد باز می‌‌گردد همچنانکه افراد زیادی تحصیلات عالیه در رشته فیزیک دارند اما تعداد محدودی به افراد برجسته و دانشمند تبدیل می‌شوند. در روزنامه‌نگاری هم چنین وضعیتی حاکم است یعنی شما در میان تعداد زیادی روزنامه‌نگار، می‌توانید تعداد محدودی افراد برجسته را بیابید. دومین نکته این است که آن روزنامه در چه موقعیتی قرار دارد. عراق  ۱۴۰ سال سابقه روزنامه‌نگاری و مصر ۱۵۰ سال سابقه روزنامه‌نگاری دارد اما در این میان شاهد هستیم که لبنان با سابقه کمتر در این زمینه سرآمد هست. البته نویسندگان و روزنامه‌نگاران خوبی در مصر وجود دارد اما تعداد آنها بسیار محدود است. البته دلیل آن محدودیت فعالیت روزنامه‌نگاران در دوره‌های مختلف است. طلال سلمان مدتی در لیبی به خواست قذافی مجله‌ای تاسیس  کرد اما به محض نوشتن مقاله‌ای بازداشت شد و بعد دوباره به لبنان برگشت و در نزد افکار عمومی بسیار محبوب شد.

سردبیر سابق روزنامه الوفاق در ادامه افزود:در مورد مدیریت افکار عمومی، دو شیوه وجود دارد. یکی افکارسازی است که رسانه‌ها در دنیای امروز بیشتر به سمت افکارسازی  حرکت می‌کنند و دیگری اطلاع‌رسانی است. در اطلاع‌رسانی واقعیت بیان شده و مردم خودشان قضاوت می‌کنند. فرقی نداردکه غرب گرا، جمهوریخواه ، کمونیست واسلام گرا باشند، عمده فعالیت‌اشان این است که افکار را به نفع خود بسازند و معدود روزنامه‌هایی وجود دارند که  دنبال  ارائه اطلاعات عمومی هستند. گاهی درلا به لای نوشته‌ها تلاش دارند تا افکار خود را تزریق کند. حتی یک شبکه توسعه یافته همچون الجزیره بازهم تلاش دارد تا خواسته‌های خود را دنبال کند. البته این رسانه نسبت به حاکمیت وابسته، با دقت رفتار کرده و سیاست‌های حاکم را در هر صورت تایید می‌کند.

نعیمی تصریح کرد: بیشتر روزنامه‌ها تمام توان خود را بر فضای مجازی متمرکز کردند دیگر شما شاهد صف بستن مردم پای دکه روزنامه فروشی نیستید تا از تحلیل روز مطلع شوند. مردم جهان عرب همانند مردم سایر کشورها هر روز درحال بمباران خبری هستند. وجود این حجم از اخبار و تحلیل‌های گسترده، جای روزنامه‌ها را تنگ کرده است. به خاطر دارم که یک بار مرحوم طلال سلمان می‌گفت که من در دوره‌ای احساس کردم وجود روزنامه‌ام در دکه روزنامه فروشی مصر مایه فخر است حتی به این فکر افتادم که با هواپیمای اختصاصی روزنامه را به صورت همزمان در لبنان و مصر در دکه توزیع کنم و همان روز به دکه روزنامه فروشی قاهره برسانم زیرا برای من اهمیت زیادی داشت که افکار عمومی نسبت به روزنامه من آگاهی داشته باشند و این بزرگترین پشتوانه من محسوب می‌شد. در سایر کشورهای عربی که پادشاهی دارند حکومت سلطه دارد حتی در کشورهای به ظاهر جمهوری نسبت به روزنامه منتقد و به قولی گزنده بسیار نگران و حساس هستند. بسیاری از روزنامه ها با رویکرد حرفه‌ای به کمک نویسندگان برجسته توانستند نقدها را بسیار نرم و خوب مطرح کنند. اینجا نقش روزنامه‌نگاران برجسته ملموس است زیرا به کمک قلم و ارتباطات می‌توانند به خوبی قلم بزنند با نوشتن مطالب با قلمی شیوا ضمن اینکه مخاطب را راضی نگه می‌دارند، می‌توانند بستری فراهم کنند تا حاکمیت سلطه‌گر نسبت به آنها حساس نشود.

 *تجربه‌ای موفق روزنامه‌نگاری

نعیمی تصریح کرد: تجربه روزنامه‌نگاری در جهان عرب بسیار موفق بوده به همین دلیل کشورهایی که پیشتر اصلا سواد نداشتند و با روزنامه آشنایی داشته و روزنامه‌های متعدد منتشر می‌شود. این نکته را مدنظر قرار دهید که هدف‌گذاری کشورهای عربی برای روزنامه دو بخش است یکی در داخل که باید سیاست رژیم را ترویج کند و دیگری برای افکار عمومی خارج که بایستی ضمن مدنظر قرار دادن شاخص‌های دموکراسی و توسعه یافتگی در دنیا رفتار کند.

سردبیر سابق الوفاق در ادامه افزود: عربستان چندین روزنامه بین‌المللی دارد که در لندن منتشر می‌شود یکی الحیات و دیگری الشرق الاوسط. البته الحیات در داخل عربستان توزیع نمی‌شود. البته در انگلیس بیشتر کشورهای نفتی نشریاتی را منتشر می‌کردند که رسالت ترویج اهداف رژیم را در خارج از مرزها برعهده دارد. اما در مورد مردم کشور با احتیاط رفتار می‌کند. البته روزنامه‌ها در هیچ جا تحمل نمی شوند حتی در کشورهای به ظاهر دموکراتیک هم با مشکلاتی روبرو هستند. روزنامه یک تیغ دو سر است ضمن ایفای نقش روشنگری مورد تهدید قرار می‌گیرد. در بسیاری از موارد حاکمیت، می‌خواست روزنامه را بخرند تا مانع ایفای وظیفه روزنامه شوند. آقای طلال سلمان به من گفت که چندین بار قیمتهای گزاف پیشنهاد دادند تا من روزنامه را بفروشم که موافقت نکردم. در نهایت با تطمیع و تهدید تلاش کردند تا جلوی کار من را بگیرند.

*شیفت از آرمان‌گرایی به واقع‌گرایی

سبحانی در پاسخ به چگونگی تغییر استراتژی حاکم بر رسانه‌ها گفت: عربها از جنگ اول جهانی تا جنگ جهانی دوم مدتی برای استقلال خود تلاش کردند در آن  زمان دولت‌های مستقل و قدرتمندی وجود نداشتند. پس از جنگ جهانی دوم دولتی به نام اسراییل، در جهان تشکیل شد. دولتها و ملت‌ها  در زمان عبدالناصر، آرمان‌گرایی زیادی داشتند. گاهی عبدالناصر  مردم را تا پای مرز اسراییل می‌کشاند که با اسراییل بجنگند. بعد از عبدالناصر تا سال ۲۰۱۱ آرمان‌گرایی حرف اول را می زد. آرمان‌گرایی ملت و دولتهای غرب آسیا را از توسعه محروم کرد.

سفیر سابق ایران در اردن گفت: دولتها در راستای تحقق چنین اهدافی هرچقدر پول داشتند را در جنگ با اسراییل هزینه کردند تا اینکه حاکمان، کمکهای جهان عرب را به عنوان ثروت شخصی جمع کردند. ذکر این نکته ضروری است که آقای بن علی۷۰ میلیارد دلار در حساب شخصی‌اش پول داشت که نشان می‌دهد که فساد مالی گسترده ای در تونس وجود داشت. به همین دلیل فضای مجازی و رسانه توانست به راحتی این حکومت را سرنگون کند. در چنین شرایطی،رسانه‌ها فساد ستیزی را در دستور کار قرار دادند. در نهایت بهار عربی رخ داد و آرمان‌گرایی به واقع‌گرایی تبدیل شد. مردم نسبت به زیاد شدن فقر در کشورشان (چه جمهوری چه پادشاهی) به بهانه جنگیدن با اسراییل انتقاد کردند.مهمتر اینکه به این بهانه بسیاری از آزادی‌های اجتماعی را محدود و روزنامه نگاران را تهدید کردند.

سفیر سابق ایران در قطر گفت:عمده انتقاد مردم این بود که چر ا بعد از ۱۹۷۳ که جنگی رخ نداد، تمام امکانات کشور‌ها صرف تجهیز ارتشی می‌شد که همواره بازنده بود به جز جنگ حزب الله در لبنان. دلسردی و دل‌زدگی مردم از آرمان‌گرایی افزایش یافت و به واقع‌گرایی نزدیک شد در این میان بسیاری از دولت‌ها همراهی کردند. این دولت‌ها خود را ملزم دیدند که به نیاز مردم توجه کنند. در این میان رسانه با مردم و نیاز آنها همراهی کرد. کشورهای های خلیج فارس این رویه را در پیش گرفتند .در نتیجه حاکمیت بهبود وضعیت اقتصادی را در دستور کار قرار داده و مردم را راضی کردند. در چنین شرایطی، وقتی مردم آن کشور با کشورهای دیگر خودشان را مقایسه می کنند و متوجه می‌شوند که وضعشان خوب است به همین دلیل آرمان نابودی اسراییل و جنگ با اسراییل و تحقق آرمان جهان عرب را کنار گذاشتند و برای آنها فاقد اهمیت شد به همین دلیل عربستان که  در زمان جنگ بزرگترین حامی جنگ بود ، الان دریافته است که باید رابطه خود با اسراییل را بهبود بخشد.

سبحانی تصریح کرد:عربستان با تنش زدایی این پیام را به مردم کشورش می‌دهد که تامین رفاه مردمش اولویت دارد.بحران‌های اقتصادی صرفا با تغییر اولویت‌های کشورها به سمت توسعه قابل حل است. می‌توان قطر را مثال زد که تا بیست سال پیش جز فقیرترین کشورهای حاشیه خلیج فارس بود اما با مدیریت حکیمانه امیر کشورشان توانستند پول حاصل از میادین گازی مشترک با ایران را در سرمایه گذاری و توسعه کشور خرج کرده و زیرساخت‌های کشور را اصلاح کنند. در  حال حاضر درآمد سرانه مردم آن کشوررتبه اول در جهان را دارد اما در برابر ایران به خاطر تحریم‌ها و اولویت‌های اشتباه موجب شده که چنین شرایط ناگواری را تجربه کند زیرا توسعه اولویت کشور نبوده است.

*لبنان موفق در روزنامه‌نگاری

نعیمی در پاسخ به شرایط روزنامه‌نگاری و موفقیت روزنامه‌نگاران عرب در رکن چهارم دموکراسی گفت: لبنان درروزنامه‌نگاری در جهان عرب موفق بوده است و روزنامه الاهرام در این زمینه پیشرو بود. حاکمیت در بسیاری از موارد از رسانه به عنوان ابزاری برای ترویج اهداف خود بهره می گرفت.

سردبیر روزنامه الوفاق گفت: رسانه بیشتر در خدمت سرمایه است اما برخی با مدیریت هوشمندانه به صورتی رفتار می‌کنند که به عنوان یک رسانه بیطرف تلقی شود. البته هیچ رسانه‌ای نمی تواند بیطرف باشد چون دیدگاه فکری دارد که قطعا  بر رویکردش تاثیر می‌گذارد. بسیاری از رسانه‌های آزاد اسراییل ترجیح می‌دهند که در برابر جنایات  اسراییل سکوت کنند و افکار عمومی را علیه فلسطین بسیج کنند.

نعیمی در ادامه افزود:جهان عرب چهره حرفه ای در روزنامه نگاری ندارد اما در حال حرفه‌ای شدن است.  در بیشتر موارد، رسانه‌ها بنا بر مقتضیات زمانه رویکرد خود را تغییر دادند. به طور مثال در بهار عربی و…. رسانه‌ها نیز رویکرد خود را تغییر داده و اولویت جدیدی برایشان مطرح شد.

کارشناس منطقه غرب آسیا تصریح کرد: رسانه تنها واحدی است که بیشترین آسیب سیاسی را در طی دوره‌های مختلف متحمل شده است. چون در کانون توجه قرار دارد. در مواردی که تلاش داشته تا نقشی ایفا کند با محدودیت‌های زیادی مواجه شده است. در کشورهایی با میزان بالای دموکراسی از این حربه بهره می‌گرفتند و رسانه را در برابر رسانه علم می‌کردند. زمانی که در لبنان بودم شاهد دعوای گسترده رسانه ها با یکدیگر بودم.البته برخی از روزنامه ها به واسطه افراد شاخص توانستند در راس قرار بگیرند همچنانکه النهار به دلیل حضور « غسان تویتی» بسیار معروف شد. بعد از پایان حضور غسان؛ به یک روزنامه معمولی تبدیل شد البته از سابقه پیشین خود بهره می‌برد اما درخشش سابق را از دست داد.

*باران ستوده: دبیر دپارتمان ارتباطات و رسانه انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید