حفظ روحیه نقادانه در کنار نمایش همدلی ملی در برابر خطر بیرونی

چرا باید عکس «مردمِ ایران» را قاب گرفت؟/ این مردم نازنین...

کدخبر: ۷۲۶۹۹۹
به نظر می‌رسد انسجام داخلی برای مقابله با تهدیدهای اخیر به شکلی چشمگیر افزایش یافته است، نشانه‌ای از عزم جمعی برای حفظ ثبات در برابر طوفانی که منطقه را در بر گرفته است.
چرا باید عکس «مردمِ ایران» را قاب گرفت؟/ این مردم نازنین...

به گزارش اقتصادنیوز،   «چرا باید عکس مردم ایران را قاب گرفت؟» این تیتر گزارشی به قلم سردار خالدی در شماره اخیر هفته نامه تجارت فردا است که نگاهی به شرایط جنگی کشور و نوع مواجهه مردم ایران با این بحران،    داشته است.

رفتار خویشتندارانه مردم ایران 

در شرایط بحران، تصمیم‌های فردی نه‌تنها بازتاب‌دهنده عقلانیت شخصی، بلکه نشان‌دهنده تعهد اخلاقی به خیر جمعی است. رفتار مردم ایران در بحران اخیر، که با حملات نظامی و تهدیدهای فزاینده خارجی همراه بود، مصداق بارزی از این اولویت‌بندی اخلاقی است. برخلاف آنچه ممکن بود انتظار برود، فروشگاه‌ها از هجوم برای احتکار کالاهای اساسی خالی نمانده‌اند و مردم، به‌جای ذخیره‌سازی بی‌رویه مواد غذایی یا تبدیل شتاب‌زده دارایی‌ها به دلار و سکه، رفتاری خویشتن‌دارانه از خود نشان داده‌اند.

این انتخاب، که در نگاه نخست شاید ساده به نظر آید، درواقع تجلی آگاهی عمیقی است که مردم ایران از تاثیر تصمیم‌های فردی بر سرنوشت جمعی دارند. آنها دریافته‌اند که خریدهای هیجانی می‌تواند زنجیره تامین را مختل کند، احتکار می‌تواند به کمبود مصنوعی منجر شود و هجوم به بازار ارز می‌تواند فشار اقتصادی را بر همگان تشدید کند. این رفتار، که ریشه در تجربه تاریخی و فرهنگ همبستگی این ملت دارد، نشان می‌دهد که اخلاق در شرایط بحران، نه یک مفهوم انتزاعی، بلکه یک راهنمای عملی برای حفظ انسجام اجتماعی است.

به عقیده اقتصاددانان، پاسخ مردم ایران به رویدادهای اخیر، گواهی بر عمق هوشیاری و خویشتن‌داری جامعه ایران در مواجهه با بحرانی بی‌مانند به‌شمار می‌رود. برخلاف آنچه در برخی بحران‌های مشابه در دیگر نقاط جهان دیده شده، ایرانیان با حفظ آرامش و رفتار متمدنانه، از هرگونه اقدام عجولانه که می‌توانست به آشوب منجر شود، اجتناب ورزیدند. فروشگاه‌ها از هجوم برای انباشت کالاهای ضروری در امان ماندند، بانک‌ها زیر فشار غیرعادی مشتریان قرار نگرفتند، و حتی در شرایطی که شایعات و اخبار نادرست می‌توانست بی‌ثباتی را دامن بزند، جامعه با وقار و آگاهی عمل کرد. این رفتار، که ریشه در تاریخ پربار و فرهنگ ایستادگی این ملت دارد، نشان می‌دهد که ایرانیان، حتی در اوج ناپایداری، توانایی حفظ همبستگی اجتماعی و اولویت دادن به منافع جمعی بر خواسته‌های فردی را دارند.

این خویشتن‌داری و هوشمندی، به‌ویژه در شرایطی که مردم ایران با چالش‌های فراوان در برابر نظام حکمرانی مواجه‌اند، بیش‌ازپیش شایسته تحسین است. انتقادهای گسترده‌ای که در سال‌های اخیر درباره مدیریت اقتصادی، محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی، و فساد و نابرابری‌های اجتماعی مطرح شده، بیانگر آگاهی عمیق جامعه‌ای است که نه‌تنها نسبت به مسائل داخلی خود حساسیت دارد، بلکه در برابر تهدیدات خارجی نیز با درایت و اتحاد واکنش نشان می‌دهد. این دوگانگی، یعنی حفظ روحیه نقادانه در کنار نمایش همدلی ملی در برابر خطر بیرونی، از ویژگی‌های برجسته جامعه ایران در این مقطع حساس تاریخی به‌شمار می‌رود.

ایران

تحلیل ریشه‌های رفتار مردم

محسن جلال‌پور در سرمقاله روز دنیای اقتصاد که روز شنبه خرداد منتشر شد، نوشت: «وقتی سایه جنگ بر سر کشوری سنگینی می‌کند، مردم آن کشور ممکن است تصمیم‌هایی بگیرند که در شرایط عادی احتمال آن تصمیم‌ها اندک است. مثلاً ممکن است سراغ خرید و ذخیره برخی اقلام غذایی و تبدیل دارایی‌های سرمایه‌ای به دارایی‌های نقدشونده و قابل‌حمل بروند. از نظر شماری از افراد جامعه، در شرایط جنگی، ذخیره کردن مواد غذایی و همچنین بردن دارایی‌ها به پناهگاه امن و خرید اقلامی مانند دلار و سکه کاملاً عقلانی است؛ اما آیا اخلاقی هم هست؟»

بر مبنای آنچه آقای جلال‌پور نوشته، مردم در بحران اخیر نفع جمعی را بر نفع فردی خود ترجیح دادند. آنچه در فروشگاه‌ها می‌بینیم، تجلی همین رفتار است. بر این اساس، اخلاق به ما یادآوری می‌کند که تصمیم‌هایمان در شرایط خاص، نه‌تنها بر زندگی خودمان، بلکه بر کل جامعه تاثیر می‌گذارند. پس در چنین موقعیت‌هایی آدم‌ها بهتر است نفع شخصی را کنار بگذارند تا وضعیت جامعه از آنچه هست، آشفته‌تر نشود. اخلاق در شرایط بحران به معنای اولویت دادن به خیر جمعی بر منافع فردی است.

اخلاق در چنین بزنگاه‌هایی، به ما یادآوری می‌کند که هر تصمیم، هرچند کوچک، می‌تواند موجی از پیامدها برای جامعه به همراه داشته باشد. وقتی فردی از خرید بیش از نیاز خود صرف‌نظر می‌کند، درواقع به دیگران نیز فرصت دسترسی به همان کالا را می‌دهد. وقتی خانواده‌ای به‌جای تبدیل دارایی‌هایش به ارز خارجی، به حفظ ثبات بازار کمک می‌کند، درواقع به کاهش فشار بر اقشار آسیب‌پذیر یاری می‌رساند.

این انتخاب‌های اخلاقی، که در رفتار روزمره مردم ایران در این بحران مشهود است، نشان‌دهنده بلوغی است که از دل رنج‌های گذشته، از جنگ دهه 60 تا تحریم‌های فلج‌کننده دهه‌های اخیر، شکل گرفته است. در آن سال‌ها، مردم آموختند که احتکار و هرج‌ومرج، تنها بحران را عمیق‌تر می‌کند، و امروز، با تکیه بر آن تجربه، نشان داده‌اند که می‌توانند نفع جمعی را بر منافع فردی ترجیح دهند.

بااین‌حال، این رفتار اخلاقی نباید به معنای نادیده گرفتن نیازهای مشروع فردی تلقی شود. مردم ایران، درحالی‌که با تورم، کاهش قدرت خرید و نگرانی از آینده دست‌وپنجه نرم می‌کنند، با خویشتن‌داری خود نه‌تنها به حفظ ثبات کمک کرده‌اند، بلکه پیامی روشن به سیاست‌گذاران ارسال کرده‌اند:

جامعه‌ای که در بحران این‌گونه متحد و اخلاق‌مدار عمل می‌کند، شایسته توجه جدی به مطالباتش است. خیر جمعی، که امروز در رفتار مردم متجلی شده، تنها با پاسخگویی به این مطالبات، از بهبود شرایط اقتصادی تا کاهش نابرابری‌ها، می‌تواند پایدار بماند. اخلاق در بحران، همان‌طور که جلال‌پور اشاره کرده، به معنای قربانی کردن خود نیست، بلکه به معنای درک این حقیقت است که سرنوشت فرد و جامعه به هم گره خورده است. مردم ایران، با انتخاب‌هایشان در این روزهای دشوار، نشان داده‌اند که این حقیقت را به‌خوبی درک کرده‌اند، و این، نه‌تنها یک دستاورد اخلاقی، بلکه سرمایه‌ای اجتماعی است که می‌تواند راه را برای عبور از این بحران و ساختن آینده‌ای بهتر هموار کند. برخی معتقدند رفتارهایی که در نگاه اول عقلایی به نظر می‌رسند، ممکن است در چهارچوب اخلاق قابل دفاع نباشند. رفتارهایی مانند تبدیل دارایی‌ها به اقلام قابل‌حمل مثل دلار و سکه یا ذخیره اقلام ضروری، هرچند از منظر اقتصادی عقلانی و صحیح هستند، اما می‌توانند به تشدید تنش و تضعیف اعتماد جمعی منجر شوند.

وقتی افراد به ذخیره اقلام غذایی یا خرید ارز و دارایی‌های قابل‌حمل روی می‌آورند، فشار بر منابع محدود افزایش می‌یابد، قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند و اقشار آسیب‌پذیر بیش‌ازپیش در تنگنا قرار می‌گیرند. این چرخه، حس همبستگی اجتماعی را فرسایش می‌دهد و ترس و ناامنی را تقویت می‌کند. در مقابل، انتخاب‌هایی که مبتنی بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی باشند، مانند خودداری از ذخیره انبوه، کمک به نیازمندان یا حفظ آرامش در بازار، می‌توانند به تثبیت اوضاع کمک کنند. این رویکرد نیازمند خویشتن‌داری و آگاهی از تاثیرات بلندمدت تصمیم‌های فردی بر جامعه است.

یکی از درس‌های کلیدی اخلاق در مواقع بحرانی، اهمیت اعتماد است. اگر افراد به‌جای رقابت برای به دست آوردن منابع محدود، به همکاری و همدلی روی آورند، اعتماد متقابل تقویت می‌شود. این اعتماد باعث می‌شود که جامعه از فشار موجود به سلامت گذر کند. در تاریخ، نمونه‌های متعددی دیده می‌شود که مردم ما با تکیه بر همبستگی و فداکاری، بحران‌های بزرگ را به سلامت پشت سر گذاشته‌اند.

درس دیگر، پرهیز از خودخواهی کوتاه‌مدت است. محسن جلال‌پور شرح می‌دهد که در شرایط بحرانی، تصمیم‌هایی که تنها به سود شخصی منجر می‌شوند، اغلب به زیان‌های جمعی بزرگ‌تر می‌انجامند. برای مثال، خرید انبوه ارز یا سکه ممکن است برای فرد احساس امنیت موقت ایجاد کند، اما این تصمیم اگر فراگیر شود، به اقتصاد کشور آسیب وارد می‌کند. بنابراین اخلاق در اینجا به ما می‌آموزد که گاهی فدا کردن منافع کوتاه‌مدت به نفع پایداری بلندمدت جامعه، انتخابی عاقلانه‌تر و انسانی‌تر است.

در نهایت، اخلاق در بحران به ما یادآوری می‌کند که انسانیت ما در لحظات سخت سنجیده می‌شود. انتخاب‌هایی که در این لحظات می‌کنیم، نه‌تنها آینده خودمان بلکه هویت جمعی جامعه‌مان را شکل می‌دهند. با اولویت دادن به همدلی، همکاری و مسئولیت‌پذیری، نه‌تنها می‌توانیم از بحران عبور کنیم، بلکه می‌توانیم جامعه‌ای قوی‌تر و متحدتر بسازیم. این درس‌ها، فراتر از هر بحران خاصی، به ما نشان می‌دهند که انسان بودن یعنی در سخت‌ترین لحظات، به فکر دیگران بودن.

ایران

تحلیل رفتاری صبوری مردم

پاسخ مردم ایران به رویدادهای اخیر، که با پختگی و خویشتن‌داری همراه بوده، ریشه در عوامل متعددی دارد که هم از تجربه تاریخی این ملت نشأت می‌گیرد و هم از آگاهی جمعی و فرهنگ عمیق آن. مهم‌ترین این تجربیات، جنگ هشت‌ساله ایران و عراق است که اثری ژرف بر حافظه جمعی ایرانیان بر جای گذاشت.

در آن دوران، مردم ایران با چالش‌هایی چون بمباران شهرها، کمبود شدید کالاهای اساسی و از دست دادن عزیزان روبه‌رو بودند. صف‌های طولانی برای تهیه نان، نفت و دیگر مایحتاج اولیه، بخشی از زندگی روزمره شده بود. آژیرهای خطر، پناهگاه‌های زیرزمینی و صدای انفجارهایی که گاه شیشه‌های خانه‌ها را می‌لرزاند، به مردم آموخت که در شرایط نااطمینانی، حفظ آرامش و همبستگی می‌تواند کلید بقا باشد. در آن سال‌ها، نظام توزیع کوپنی برای کالاهای اساسی مانند برنج، روغن و شکر، به‌رغم مشکلات اجرایی، مانع از فروپاشی کامل اقتصادی شد. مردم یاد گرفتند که با مدیریت منابع محدود، از هجوم به فروشگاه‌ها و احتکار جلوگیری کنند، چرا که چنین اقداماتی تنها به تشدید کمبودها منجر می‌شد. این تجربه، به‌ویژه در شهرهای مرزی و مناطقی که مستقیماً در معرض حملات قرار داشتند، درس‌هایی از صبر و مقاومت را به نسل‌های بعدی منتقل کرد.

علاوه بر جنگ، تجربه انقلاب اسلامی نیز نقش مهمی در شکل‌گیری این بلوغ تاریخی ایفا کرد. در جریان انقلاب، مردم ایران با وجود سرکوب‌ها و محدودیت‌ها، با سازماندهی مردمی و تظاهرات مسالمت‌آمیز، نشان دادند که می‌توانند در برابر فشارهای عظیم، منسجم و هدفمند عمل کنند. این روحیه، که در آن همبستگی اجتماعی بر منافع فردی اولویت داشت، به نسل‌های بعدی منتقل شد و در بحران‌های بعدی، ازجمله تحریم‌های اقتصادی دهه‌های اخیر، بارها به کار آمد.

تحریم‌های شدید اقتصادی، به‌ویژه پس از خروج آمریکا از برجام، یکی دیگر از تجربیات تاریخی است که به پختگی رفتار مردم ایران کمک کرد. این تحریم‌ها، که با کاهش درآمدهای نفتی، افزایش تورم و افت ارزش پول ملی همراه بود، فشار سنگینی بر اقشار مختلف وارد کرد. بااین‌حال، جامعه ایران با ابتکارات محلی، مانند ایجاد شبکه‌های غیررسمی برای تبادل کالا و خدمات یا حمایت از کسب‌وکارهای کوچک، راه‌هایی برای تاب‌آوری یافت. این تجربه، به مردم آموخت که در شرایط کمبود منابع، همکاری و مدیریت هوشمندانه می‌تواند از فروپاشی اجتماعی جلوگیری کند.

این تجربیات تاریخی، همراه با فرهنگ غنی ایرانی که بر ارزش‌هایی چون همدلی، صبر، و ایستادگی تاکید دارد، به مردم ایران توانایی ویژه‌ای بخشیده تا در برابر بحران‌های بزرگ با متانت و درایت عمل کنند. این پختگی، که از دل رنج‌ها و آزمون‌های گذشته بیرون آمده، نه‌تنها به حفظ ثبات در شرایط کنونی کمک کرده، بلکه سرمایه‌ای اجتماعی است که می‌تواند در آینده نیز راهگشای عبور از چالش‌ها باشد.

آگاهی اجتماعی بالای مردم ایران نقش کلیدی در این رفتار پخته ایفا کرده است. سال‌ها مواجهه با تحریم‌های اقتصادی، فشارهای سیاسی و محدودیت‌های اجتماعی، جامعه‌ای را شکل داده که به‌خوبی از پیچیدگی‌های شرایط خود آگاه است. این آگاهی، که از طریق بحث‌های روزمره، رسانه‌های اجتماعی و حتی نقدهای علنی در محافل عمومی تقویت شده، به مردم این امکان را داده که در برابر شایعات و اخبار نادرست، با تردید و هوشیاری برخورد کنند. فرهنگ همبستگی و حس مسئولیت جمعی نیز، عاملی تعیین‌کننده بوده است. در فرهنگ ایرانی، کمک به همنوع و حفظ حرمت جامعه در شرایط سخت، ارزشی والا محسوب می‌شود. این امر در اقدامات خودجوش مردمی، از توزیع کمک‌های محلی تا سازماندهی گروه‌های داوطلبانه برای حمایت از نیازمندان، به‌وضوح دیده شد. حتی در شرایطی که انتقادهای عمیق به نظام حکمرانی در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد، مردم نشان دادند که می‌توانند منافع ملی را در برابر تهدید خارجی بر خواسته‌های فردی ترجیح دهند.

پختگی مردم ایران در این بحران، نتیجه ترکیبی از تجربه تاریخی، آگاهی اجتماعی، فرهنگ همبستگی و استفاده هوشمندانه از ابزارهای مدرن است. این رفتار نه‌تنها نشان‌دهنده بلوغ یک ملت است، بلکه پیامی روشن به جهان دارد: جامعه‌ای که حتی در برابر بزرگ‌ترین تهدیدها، با درایت و متانت عمل می‌کند، شایستگی آن را دارد که مطالباتش برای زندگی بهتر و عادلانه‌تر شنیده شود. این پختگی، سرمایه‌ای است که می‌تواند در آینده، نه‌تنها برای عبور از بحران‌های کنونی، بلکه برای ساختن جامعه‌ای منسجم‌تر و پویاتر به کار گرفته شود.

به نظر می‌رسد انسجام داخلی برای مقابله با تهدیدهای اخیر به شکلی چشمگیر افزایش یافته است، نشانه‌ای از عزم جمعی برای حفظ ثبات در برابر طوفانی که منطقه را در بر گرفته است.

شواهد نشان می‌دهد کارکنان دولت، با وجود فشارهای اقتصادی و نااطمینانی‌های ناشی از حملات نظامی ژوئن ۲۰۲۵، پست‌های خود را رها نکرده‌اند و با تعهد به وظایفشان، چرخ ادارات و خدمات عمومی را در گردش نگه داشته‌اند. حضور پلیس در خیابان‌ها، که حالا بیش از گذشته محسوس است، آرامش خاطر نسبی به شهروندان بخشیده و نشان‌دهنده تلاش برای حفظ نظم عمومی است. یگان‌های ویژه، که شب‌ها به گشت‌زنی در شهرها مشغول‌اند، پیامی روشن از آمادگی برای مقابله با هرگونه بی‌ثباتی احتمالی ارسال می‌کنند. احیای بازرسی‌ها، به‌ویژه در خیابان‌ها، ایده‌ای هوشمندانه بوده که از تشدید ناامنی در شرایط بحرانی جلوگیری کرده است.

از همه اینها مهم‌تر، موفقیت زنجیره توزیع مواد غذایی است که نگذاشته کمبود اقلام غذایی احساس شود.

سوپرمارکت‌ها، برخلاف آنچه در برخی بحران‌های جهانی شاهد بوده‌ایم، خالی نشده‌اند و نان، آب و مواد غذایی همچنان در دسترس عموم قرار دارند؛ نشانه‌ای از مدیریت موثر زنجیره تامین و همکاری مردم در پرهیز از خریدهای هیجانی. این انسجام، که در رفتار روزمره شهروندان نیز مشهود است، از تشدید رفتارهای خیرخواهانه برای کمک به نیازمندان گرفته تا رعایت نظم در صف پمپ بنزین، نشان‌دهنده بلوغ اجتماعی جامعه‌ای است که ریشه در تجربه‌های تاریخی و فرهنگ مقاومت این ملت دارد. بااین‌حال، این همبستگی نباید به معنای نادیده گرفتن چالش‌های موجود تلقی شود. افزایش قیمت‌ها، قطعی‌های گاه‌وبیگاه برق، و نگرانی از حملات بعدی، فشار روانی سنگینی بر جامعه وارد کرده است. اما آنچه در این میان برجسته است، اراده جمعی برای حفظ زندگی عادی در دل بحران است.

رانندگان تاکسی همچنان مسافران را جابه‌جا می‌کنند، کارخانه‌ها همچنان به کار مشغول‌اند و کسبه با وجود دشواری‌ها، کرکره مغازه‌ها را بالا می‌کشند. حتی در شبکه‌های اجتماعی، که زمانی محل ابراز خشم و ناامیدی بود، حالا پیام‌های امیدبخش و فراخوان‌های همکاری بیشتر دیده می‌شود. این انسجام داخلی، که در برابر تهدیدات خارجی به اوج خود رسیده، سرمایه‌ای گران‌بها برای عبور از این روزهای دشوار است، اما تداوم آن نیازمند توجه جدی به مطالبات مردم، از بهبود شرایط اقتصادی تا پاسخگویی به نقدهای اجتماعی است تا این اتحاد نه‌تنها در برابر دشمن بیرونی، بلکه برای ساختن آینده‌ای بهتر نیز به کار آید. اجازه بدهید میان این همه آتش و خون، به احترام مردم ایران بایستیم که شایسته بهترین تقدیرها هستند.

کپشن:

حق همه مردم است که به فکر حداکثر کردن منافع خود باشند، اما از آنجا که شرایط سختی پیش‌رو داریم، اخلاق حکم می‌کند که از رفتارهایی که به سود خودمان و به زیان جامعه تمام می‌شود پرهیز کنیم.

 

 

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    از دست ندهید
    کارگزاری مفید