مِن باب آموزش مبانی علم اقتصاد

کدخبر: ۳۵۱۰۰۳
از فرمایشات گهر بار آدام اسمیت، قرن هجدهم.«از نظر طبیعی تفاوت بین یک بار بر با یک فیلسوف بسیار کمتر از مثلاً تفاوت بین دو گونه نژادی سگ است. مثلاً تفاوت سگ تازی با سگ گله یا سگ نگهبان از نظر فطرت و توان بیش از هر تفاوت بین دو انسان است. علی رغم این تنوع آن گونه های حیوان به زحمت ممکن است فایده ای برای یکدیگر داشته باشند و در چارچوب مداوم همکاری با یکدیگر قرار گیرند.

هر گونه سگ استعداد خارق‌العاده خاص خود را دارد، یکی قوی تر، دیگری چالاکتر و آن نوع دیگر باهوشتر است، اما به زحمت ممکن است این استعداد طبیعی یک نوع کمکی به گونه دیگر باشد. در بین انسان ها بر عکس آن، بسیار از نبوغ های متنوع و غیر مشابه یک فرد می تواند مورد استفاده و مفید فایده برای انسان دیگری باشد. از طریق حمل نقل، داد و ستد و تجارت هر کس نتیجه استعداد خاص خود را در معرض استفاده دیگر انسان ها قرار می دهد. هر کس می تواند در چارچوب عمومی داد وستد هر مقدار نتیجه استعداد سایر انسان ها را خریداری کند.» فصل دوم کتاب بررسی در ذات و منشا ثروت ملل، آدام اسمیت.
آدام اسمیت استدلال می کند، نتیجه استعداد فیزیکدان، شیمی دان، مکانیک، کشاورز، بافنده، سازنده، نوازنده، داروساز ...در بازار برای خرید موجود است. این امتیاز خاص جامعه انسانی است که استعداد های کم و بیش یک نواخت بشری را به تخصص های مفید متنوع و گاه نبوغ آمیز تقسیم می کند و فایده آن را عمومی می سازد. این تقسیم کار در جامعه انسانی از وجود بازار ها یا امکان داد وستد داوطلبانه ناشی می شود. هرچه اندازه بازار بزرگ‌تر باشد این تخصصی شدن از عمق و کار آیی بیشتری برخوردار می شود. برای مثال تخصص در بازاری با ابعاد یک روستا نمی تواند در حد بازار شهر و یا کشور و یا بازار جهانی، رشد کند. این ظرفیت داد و ستد داوطلبانه یا بازار ها یک ویژگی خاص انسانی است که تقسیم کار ایجاد می کند، تخصص ها را عمق می بخش، برخی دست آورد ها را در ابعاد نبوغ آمیز جلوه می دهد و انسان ها را در جهت کمک به معاش، رفاه و پیشرفت یکدیگر قرار می دهد.

اگر در مورد این استدلال آدام اسمیت فکر کنیم بر اساس مشاهدات ساده است اما انگشت بر روی نکته بسیار مهمی نهاده است.  ما از خوراک، پوشاک، یخچال تلویزیون، روشنایی، تهویه، دارو، کتاب، تلفن هوشمند، تلویزیون ... استفاده می کنیم که نتیجه استعداد و فعالیت میلیون ها نفر در سرتا سر جهان است. نه آنان ما را می شناسند نه ما آنان را و نه از نیاز خاص ما هیچ یک مطلع بوده اند که متناسب با آن کاری انجام دهند. این هماهنگی عظیم ناشی از مکانیزم بازار و داد و ستد داوطلبانه است. داد و ستد داوطلبانه نه تنها به بازار شکل می دهد و سبب تشریک مساعی انسان هایی می شود که نه یکدیگر را می شناسند و نه می بینند و نه از نیاز های یکدیگر خبر دار می شوند بلکه یک نقش اجتماعی هم ایفا می کند، باز گشایی مُهر سربسته ظرفیت استعداد و توانمندی انسان ها است. بنابر این سرکوب بازار ها یک آسیب اقتصادی و مازاد بر آن یک آسیب انسانی است.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید