توصیه های احمدی نژاد به روحانی درباره لاریجانی ها

کدخبر: ۱۹۵۳۷۹
الف: در سالن حجاب فکر کنم ۳۰ نفر بودند و دکتر عارف هم نشسته بودند. قریب به این مضمون، گفتم مفتخریم در لیستی هستیم که از پیش در مورد رئیس مجلس تصمیم نگرفته‌ایم و بعد که وارد شدیم تصمیم خواهیم گرفت. چرا باید کسی سابقه و کارنامه من را برای ریاست مجلس گروگان بگیرد؟ موضع من در مورد رئیس مجلس خیلی روشن بود.
توصیه های احمدی نژاد به روحانی درباره لاریجانی ها

رئیس‌جمهور سابق بعد از مراسم تنفیذ از بیت مقام معظم رهبری به ریاست‌جمهوری رفته و آنجا را تحویل می‌دهد. ظاهرا آنجا آقای احمدی‌نژاد به آقای روحانی می‌گوید ما که رفتیم، ولی مراقب این دو برادر باش، بدبختت می‌کنند. تا جایی که تحلیل ماست، در ذهن آقای روحانی هم این گفته بی‌تاثیر نبوده است.

این بخشی از سخنان کاظم جلالی از نمایندگان نزدیک به علی لاریجانی است که در یک گفتگو تفصیلی بیان کرده است.

در ذیل بخشی از گفتگوی کاظم جلالی با روزنامه شرق را می خوانید:

در این مدت آقای احمدی‌نژاد خیلی خانواده آقای لاریجانی را نقد کرده‌اند. سکوت آقای لاریجانی عجیب نیست.
در مورد دکتر لاریجانی انصافا آنچه در وجود ایشان می‌بینم این است که مسائل کلان کشور خیلی ذهن ایشان را مشغول کرده است و به مسائل فرعی اهمیت نمی‌دهند. ایشان خیلی نگران اوضاع اقتصادی کشور هستند و الان خیلی وقت می‌گذارند. مثلا روی همین مسئله موسسات غیرمجاز برای احقاق حقوق مردم همت کردند و برای هماهنگی بین قوه ‌قضائیه و بانک مرکزی خیلی وقت گذاشتند. الان حدود ۲۰ چالش اصلی کشور را در حوزه اقتصاد احصا کرده‌اند و مرکز پژوهش‌ها را مکلف به بررسی و ارائه گزارش به همراه راهکار کرده‌‌اند که اولین آن گزارش صندوق تامین اجتماعی بود که به مجلس ارائه شد.

خب اگر در لحظه به برخی مسائل پاسخ داده نشود، شائبه ایجاد می‌شود؛ گویی رابطه احمدی‌نژاد و لاریجانی‌ها چندان مساعده نبوده و نیست؟
البته؛ درباره اینکه آقای احمدی‌نژاد ذهنیتی نسبت به روسای دو قوه داشته است، خاطره‌ای را عرض می‌کنم. زمانی که آقای دکتر روحانی ریاست‌جمهوری را در سال ۹۲ تحویل می‌گرفت، معمولا رئیس‌جمهور سابق بعد از مراسم تنفیذ از بیت مقام معظم رهبری به ریاست‌جمهوری رفته و آنجا را تحویل می‌دهد. ظاهرا آنجا آقای احمدی‌نژاد به آقای روحانی می‌گوید ما که رفتیم، ولی مراقب این دو برادر باش، بدبختت می‌کنند. تا جایی که تحلیل ماست، در ذهن آقای روحانی هم این گفته بی‌تاثیر نبوده است؛ اگرچه ایشان بعدا متوجه شدند دکتر لاریجانی دنبال این است که به ایشان صادقانه در راستای اداره درست کشور و حل چالش‌ها کمک کند.
البته هیچ خانواده و فردی بدون نقص نیست. نقدکردن دستگاه قضا کار سختی نیست. شاید همه نقدهایی به دستگاه قضا داشته باشیم. یا مجلس را می‌توان نقد کرد و حتما نقدهایی هم وجود دارد؛ اما قضاوت و برایند من از ۱۰ سال حضور دکتر لاریجانی در مجلس، این است که خیلی خوب توانستند مجلس را اداره کنند و با حکمت کار می‌کنند. به‌عنوان رئیس مرکز پژوهش‌ها باید بگویم یکی از مشتریان پروپاقرص ما در خواندن گزارش‎‌ها، آقای لاریجانی‌اند. نامه‌ها و گزارش‌های ما را خوب می‌خوانند و حاشیه‌نویسی می‌کنند. خیلی روی مسائل کلان کشور وقت می‌گذارند؛ اما آیا درباره یک خانواده می‌توان به یک شکل قضاوت کرد؟ البته خیر.

   در یکشنبه سیاه، در فیلمی که ارائه شد، مواردی بود. هیچ‌گاه ندیدیم نتیجه رسیدگی به آن ماجرا چه شد و دستگاه قضا چه نظارتی بر آن شائبه کرد و نتیجه رسیدگی‌ها چه بود؟
شاید در عمرم آقای فاضل لاریجانی را ندیده باشم و شناختی از ایشان ندارم؛ اما اگر به متن نواری که وجود دارد نگاه کنید، اقدام مجرمانه‌ای دیده نمی‌شود. برای نمونه، فردی می‌گوید خوب است شما دفتری داشته باشید، ایشان می‌گوید خوب است. آن فرد می‌گوید دفتر شما ویلایی باشد یا آپارتمان؟ البته در آنجا طمع را می‌بینیم و اینکه در شان ایشان این‌گونه صحبت‌کردن نبود. این صحیح است؛ اما فیلم‌برداری از یک فرد به‌ویژه با هدف سوءاستفاده سیاسی، جرم است.

برخی بر این باورند که علی لاریجانی چهره اخمویی در سیاست ایران است. شما که دوست ایشان هستید، چه تصویری از ایشان دارید؟ 
هر روز که با آقای دکتر لاریجانی کار کنید، برایتان تازگی خواهد داشت و مطلبی یاد می‌گیرید. اهمیت‌دادن به افراد، کارشناسی، اینکه حرف‌ها را خوب بشنوند و انصاف و پرکاری از صفات ایشان است. یکی از مظلومیت‌های ایشان این است که چهره واقعی‌شان شناخته‌شده نیست و خیلی‌ها نمی‌دانند ایشان چقدر انسان دلسوز و پرکاری است. چون چهره ایشان از دور جدی و اخموست و خیلی از رفتارهای پوپولیستی خوششان نمی‌آید. خاطره‌ای یادم آمد. در زمان آقای احمدی‌نژاد کنفرانس فلسطین را برگزار کردیم و قرار شد آخر جلسه از خانواده شهدای لبنان تقدیر شود. خانمی که همسر شهید بودند، با فرزندشان آمده بودند. دکتر لاریجانی و آقای احمدی‌نژاد و یکی، دو نفر هم برای دادن هدایا ایستاده بودند. آقای لاریجانی بعد از سلام‌وعلیک، لپ بچه را گرفت. آقای احمدی‌نژاد بچه را بلند کرد و روی دوشش نشاند. تمام سالن یکپارچه شروع به دست‌زدن کردند. بالاخره همه افراد یک‌جور نیستند و برخی‌ها استاد رفتارهای پوپولیستی هستند. 

  بحث ریاست‌جمهوری آقای لاریجانی تا چه حد جدی است؟ آیا در حال مقدمات کار هستند؟ 
اگر از من بپرسید که دکتر لاریجانی شایسته ریاست‌جمهوری است، می‌گویم صددرصد. در فهم مسائل کشور و پرکاری و حکمت و تلاش حداکثری‌شان برای حل مسائل کشور تردید ندارم و فردی بی‌حاشیه هستند. اما اگر از من بپرسید آیا در این چند ماه که از انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته یک جلسه با ایشان داشتید که در مورد ریاست‌جمهوری بحث کنید، من می‌گویم والله العظیم نه. 

  حتی به صورت تحت‌اللفظی هم صحبتی نداشتید؟ 
خیر. 

  شما هم از ایشان نپرسیده‌اید که برنامه‌ای برای این موضوع دارند یا نه. چون افرادی مثل شما باید آمادگی‌ها را ایجاد کنند
دروغ است که بگویم در بین سخنانم چنین چیزی نبود. شاید بعضی وقت‌ها در نشست‌های دیگری که داشتیم، یکی دو بار اشاره کرده باشم اما اینکه من اشاره کرده باشم و ایشان استقبالی کرده باشد، این‌طور نبود. دوستان ما خیلی ناراحت هستند و مرتب از من می‌پرسند که چرا آقای دکتر لاریجانی کاری نمی‌کند؟ 

  یعنی منتظر هستند اصرارها زیاد شود؟ چون تعارف که در میان نیست
نه این‌طور نیست. شاید شما این حرف‌های مرا به نوعی تبلیغات برای دکتر لاریجانی حساب کنید ولی ایشان غرق در یافتن راه‌حل برای مسائل کلان کشور هستند، یادم می‌آید یک بار سر یک موضوعی که تصویب آن در مجلس می‌توانست در انتخابات ۱۴۰۰ اثر بگذارد، من به ایشان گفتم تصمیم را باید همه مسئولان کلان کشور با هم بگیرند و فردا این‌گونه نشود که افراد به شکل پوپولیستی در انتخابات ۱۴۰۰ از این موضوع سوءاستفاده کنند، بلافاصله ایشان گفت این چه حرفی است می‌زنید. ما باید به امروز کشور و حل مسائل آن فکر کنیم و حرف مرا در یک جمع محدود کارشناسی تخطئه کردند. بنده تلاشم این است که قیامت خودم را به پای دنیای دیگری نگذارم. اینکه آقای لاریجانی می‌خواهد رئیس‌جمهور شود و ما دروغ بگوییم و به جهنم برویم، چه نفعی دارد. خب بهتر است رئیس‌جمهور نشود. اما تا الان ایشان با ما حتی یک جلسه هم در مورد اینکه می‌خواهند برنامه‌ای برای ریاست‌جمهوری داشته باشند، نداشتند. 

 شما با لیست امید به مجلس آمدید و بعد دیگر چندان با این لیست هم‌راستا نبودید. دلیلش چه بود؟
بنده چهار دوره در مجلس بودم و داوطلب حضور در انتخابات دوره دهم نبودم؛ حتی دنبال این بودم که کاندیدا نشوم. الزاماتی در روز آخر ثبت‌نام به وجود آمد و دکتر لاریجانی امر فرمودند و مذاکره مفصلی در عصر روز آخر ثبت‌نام با ایشان داشتیم. ایشان نامه‌ای برای دعوت حقیر نوشتند و در نتیجه در انتخابات شرکت کردم. همان زمان بحث‌هایی بود که فهرست ائتلافی و مشترک داده شود و در اصل آنچه بعدها با نام لیست امید و اصلاح‌طلبی نامیده شد، در اصل همان فهرست ائتلافی بین سه گروه «اصلاح‌طلب»، «اعتدال و توسعه» و «اصولگرایان معتدل» بود. مورد بعدی اینکه بنده قبل از انتخابات با هیچ‌کسی برای اینکه در فهرست باشم، مذاکره نداشتم.

  اما جلسه‌هایی با آقای واعظی و دوستان دیگر داشتید.
گفت‌وگوهایی بین جریان ما و حزب اعتدال و توسعه بود.

  پس نمی‌توانید بگویید قصدی برای حضور در انتخابات نداشتید. در حال زمینه‌سازی بودید.
این دلیل نمی‌شود. بنده با عنایت به دوستی دیرینه‌ام با دکتر واعظی از طرف جریان خودمان مذاکراتی داشتیم. خیلی‌ها کاندیدای مجلس نیستند و مذاکره جریانی با گروه‌های سیاسی دارند. نمونه‌اش مهندس باهنر که ثبت‌نام نکرد؛ اما یک فعال سیاسی است و در مذاکرات گروه‌های اصولگرا برای بستن لیست حضور داشت. جلسه‌های ما صرفا با دکتر واعظی و برخی از اعضای حزب اعتدال و توسعه بود و لاغیر.

  ایده شکل‌گرفتن جمع بین شما و آقای واعظی از طرف چه کسی بود؟
به یاد ندارم؛ بالاخره از یک جا شروع شد و ائتلافی این‌چنین ایجاد شده بود و قرار بود هر جریانی ۱۰ نفر داشته باشند. البته ما با اصلاح‌طلب‌ها گفت‌وگو نداشتیم. اینها بین ما و اعتدال و توسعه گذشت؛ این را که اصلاح‌طلب‌ها و حزب اعتدال و توسعه چطور با هم صحبت کردند، در جریان نیستم. ما از کلیات خبر داشتیم. نهایتا این بحث معرفی ۱۰ نفرها مطرح شد و از دوستان ما خیلی‌هایشان امید نداشتند که در تهران یک لیست رای بیاورد. حتی ایام انتخابات هم خیلی‌ها تحلیل‌شان این بود که مردم تهران تلفیقی رای خواهند دادند. اینکه خیلی‌ها تحلیل می‌کردند که این‌بار در تهران یک فهرست واحد رای نمی‌آورد، فراگیر بود. مثلا روز چهارشنبه‌ای که جمعه‌اش روز انتخابات بود؛ یعنی پنج اسفند ۹۴ بنده و آقای وکیلی نماینده تهران در جایی گفت‌وگوی مشترکی با جمعی از مردم داشتیم. در حاشیه از ایشان پرسیدم اوضاع را چگونه می‌بینید، گفتند من فکر می‌کنم در مرحله اول حدود ۱۰ نفر از فهرست ما و چند نفر هم از فهرست اصولگرایان رای می‌آورند و بقیه هم می‌افتند دور دوم. براساس همین تحلیل‌ها برخی دوستان قبل از شروع تبلیغات و در همان فرصتی که وقت تغییر حوزه انتخابیه داشتند، به شهرستان‌های خودشان رفتند.

  منظورتان لیست امید است؟
بله، البته ابتدا لیست امید نامیده نمی‌شد، اول به نام ائتلاف ۹۲ بود که بعضی دوستان می‌گفتند الان سال ۹۴ هستیم و این چه معنایی دارد که بگوییم ائتلاف ۹۲ و این مردم را به اشتباه می‌اندازد.

  قبل از انتخابات با آقای عارف جلسه‌ای نداشتید؟
از زمانی که ایشان معاون‌‌اولی رئیس‌‌جمهوری را ترک کردند تا زمانی که لیست امید بسته شد و حتی نخستین جلسه لیست امید هم برگزار شد و بدون حضور بنده عکس ۲۹‌نفره انداختند، من ایشان را زیارت نکردم تا اینکه در دومین جلسه که حزب اعتدال و توسعه میهمانی شامی در میهمان‌سرای وزارت امور خارجه برگزار کرد، تازه دکتر عارف را زیارت کردم. در این مدت ۱۰‌ساله، نه تلفنی حرف زدیم نه با هم جلسه‌ای داشتیم و نه جایی همدیگر را دیدیم.

  آیا صحبتی سیاسی در جلسه شام اعتدال و توسعه با هم نداشتید؟
خیر. آن شب جلسه‌ای بود برای معارفه دوستان ۳۰نفره لیست امید. جالب است بدانید در روز راهپیمایی بیست‌ودوم بهمن ۹۴ خبرنگاری از من پرسید که شما در چه لیستی خواهید بود؟ پاسخ دادم من یک کاندیدای مستقل هستم و این دقیقا یک هفته قبل از شروع رسمی تبلیغات انتخابات بود. این مصاحبه را می‌توانید در اینترنت جست‌وجو کنید.

  میثاق‌نامه امضا کردید؟
اصلا دراین‌باره نه با من گفت‌وگو شد و نه به من چیزی داده شد. یک شب منزل آقای علی مطهری بودم، ایشان درباره لیست صدای ملت مشورت می‌کرد، از ایشان پرسیدم شما چیزی به نام میثاق‌نامه امضا کرده‌اید؟ گفت فرمی بود که احوال شخصیه بود و پر کردم. جالب است بدانید حتی برای پرکردن این فرم هم از من درخواستی نشد. آقای مطهری افزود که آخر فرم آمده بود که تعهد می‌کنم در فراکسیونی که تشکیل می‌شود عضو باشم. آقای مطهری گفت آن قسمت را خط زدم و گفتم دراین‌باره بعدا تصمیم می‌گیرم. ولی نه کسی به من فرمی داد و نه فرمی پر کردم. حزب اعتدال و توسعه تماس گرفته بود که باید فرمی را پُر کنم، سریعا با آقای واعظی تماس گرفتم و با تندی گلایه کردم که قرارمان این نبود و من اهل فرم پرکردن و تعهددادن نیستم. تعهد من با خدا و مردم است. ایشان آنجا عذرخواهی کردند و گفتند اشتباه شده و اصلا نباید با شما تماس می‌گرفتند.

  پس شما بدون هیچ ادای دینی به هر ارگان و حزبی آمده‌اید؟
اینهایی که عرض کردم صادقانه و خالصانه است؛ اگر کسی سندی دارد که من گفت‌وگو کرده یا جلسه‌ای با کسی داشته‌ام ارائه دهد.

  پس نام شما چطور وارد لیست شده؟
من که بی‌شناسنامه نبودم.

  یعنی یک جریان نام شما را وارد لیست کرده است؟
بله من که پاسخ دادم. باید بروید در فضای سال ۹۲ و سال ۹۴. دوستان ‌به‌شدت‌ علاقه‌مند به ائتلاف بودند و حتی دکتر عارف در چندین سخنرانی و مصاحبه اشاره کردند که این لیست ائتلافی بود. ما هم جریانی بودیم که در مجلس با محوریت آقای دکتر لاریجانی به دنبال عقلانیت و اعتدال به معنای درست آن بودیم و در مجلس و بیرون آن در مقابل تندروی‌ها ایستادیم. آبرو گذاشتیم و هزینه دادیم.

  چرا به دیدار با آقای خاتمی نرفتید؟
اصلا مطلع نشدم. کسی به من نگفت.

  بعد از آن صحبت‌ها، آقای عارف به شما گلایه‌ نکردند؟
همیشه با دکتر عارف رایزنی داشتیم و داریم. ایشان را شخصیتی ارزنده و سرمایه ملی می‌دانم. در مجلس با هم تعامل داریم. از چیزی که متاسف می‌شوم اینجاست که همه کارنامه‌های اشخاص را به یک‌سری مسائل فرعی گره می‌زنیم که به نظرم مشکل‌زاست. مثلا من به‌لحاظ مواضع سیاسی تصورم این است که در ۱۶، ۱۷ سال در مجلس تفاوتی نداشتم و عقلانیت، خرد، اعتدال، آرامش، درست‌کارکردن برای کشور، مسائل اصلی کشور را دیدن، ‌مسائل اصلی را فرعی‌نکردن و برعکس، از اول هم می‌گفتم به‌همین‌دلیل یک روز تندروهای اصلاحات با لودر از رویمان رد شدند و روزی دیگر تندروهای اصولگرا و بعد که رای آوردیم به جریان تعیین رئیس مجلس رسیدیم و یک‌باره اصلاح‌طلب‌ها از روی ما مجددا رد شدند. بالاخره من اگر در این لیست بودم همه می‌دانند به شکل تابلودار دوست آقای لاریجانی هستم. بدیهی است اگر قرار باشد دکتر لاریجانی در مجلس باشد قطعا برای ریاست به او رای خواهم داد و این مسئله درباره من مثل روز روشن بود.

  بحث این است که چرا در لیست امید بودید و به‌نفع آقای لاریجانی کار کردید.
اتفاقا مشکل ما با همین سوال است. مگر قبلش تصمیم گرفته شده بود و تعهدی داده بودیم که رئیس مجلس چه کسی باشد که ما خلاف عهدمان عمل کرده باشیم؟ چرا همه کارنامه‌های آدم‌ها را گره به موضوعی مثل ریاست مجلس می‌زنید؟ مصاحبه من با خبرآنلاین را ببینید که دقیقا در زمان تبلیغات انتخابات در سال ۹۴ است. در آنجا به خیلی از مسائل اشاره کردم. دو، سه‌بار در تجمعات لیست امید شرکت کردم. در تجمع خیابان حجاب و در یک دانشگاه و در اسلامشهر. در سالن حجاب فکر کنم ۳۰ نفر بودند و دکتر عارف هم نشسته بودند. قریب به این مضمون، گفتم مفتخریم در لیستی هستیم که از پیش در مورد رئیس مجلس تصمیم نگرفته‌ایم و بعد که وارد شدیم تصمیم خواهیم گرفت. چرا باید کسی سابقه و کارنامه من را برای ریاست مجلس گروگان بگیرد؟ موضع من در مورد رئیس مجلس خیلی روشن بود. بعدها دیدم آقای عطریانفر و خیلی از منصفان جریان اصلاح‌طلبی هم همین را گفتند. گفتند از آقای جلالی انتظار داشتید که رفیق آقای لاریجانی باشد، در لیست هم باشد و به کس دیگری رای بدهد؟ من اگر رفیق آقای لاریجانی بودم و به‌ زور و اجبار ایشان کاندیدا شدم و بعد در مسئله رئیس مجلس به فردی غیر از ایشان رای می‌دادم، آیا از نظر شما آدم قابل‌اعتمادی بودم؟ معلوم است تصدیق می‌کنید که باید به مبانی دوستی خودم وفادار باشم.

   سوای سابقه دوستی‌تان با آقای لاریجانی، اگر بخواهید برای مدیریت مجلس بین عارف و لاریجانی به یکی رای دهید، کدام گزینه مدنظرتان خواهد بود؟
 اگر قرار باشد در اداره مجلس بین دکتر لاریجانی و دکتر عارف انتخاب کنم، حتما ضمن احترام به دکتر عارف و تجلیل از شخصیت ارزنده ایشان، به دکتر لاریجانی رای می‌دادم و می‌دهم و خواهم داد، چون دکتر لاریجانی را در اداره مجلس و حکمت نظری و عملی انسان شاخص و سرآمد و توانمندی می‌دانم و این را در جریان همکاری ۱۰‌ساله با ایشان پیدا کرده‌ام.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید